چریکهای مسلح فدائی خلق -سازمان مخفی ایران

چریکهای مسلح فدائی خلق -سازمان مخفی ایران
چریکهای مسلح فدائی خلق -سازمان مخفی ایران

شهریور ۳۱، ۱۳۹۴

سازمان مخفی ایران درفیس بوک

 
سازمان مخفی ایران درفیس بوک
 
IRAN SECRET ORGANIZATION AT FACEBOOK
 
 
 

سازمان مخفی ایران

سازمان مخفی ایران
 

جهت اطلاع رفقای چریکهای مسلح فدائی خلق درسازمان مخفی ایران


کمیته مرکزی سازمان مخفی ایران شامل همه رفقای رده بالای تشکیلاتی ازرفقای مسئول درکمیته مرکزی سازمان -(رفیق بیژن مسئول کل سازمان) ومسئولین نظامی کمیته شمال - ببرهای مازندران -ازایران خارج شده وواردیکی ازکشورهای اروپای شرقی شدند واکنون مقیم آن کشورهستند
توضحات بیشتردرامرچرائی خروج رفقای  رده بالای تشکیلاتی ومسئولین اول سازمان مخفی ازایران

بزودی درسایت سازمان مخفی ایران

یک جوان بیمارروانیِ طرفدارسیدرضاپهلوی

جوان بیمارروانیِ طرفدارسیدرضاپهلوی

بی هیچ شک وتردیدی ، هرشاگردی که ازدفتروآموزشگاه عقیدتی -سیاسی آقای سیدرضاپهلوی مدرک اکابری سیاست رادریافت کرد،بهترازاین شاگرددلقک وجوکرنبودند
بایدازشاگردان روان پریشان سیدرضاپهلوی پرسید:
دریک جمع بندی حاصله ازلحاظ روان شناسی،چراهمه طرفداران آقای رضاپهلوی یاکاملاٌدیوانه ویاعقل چندان درستی ندارند؟
این جوان ناقص العقل نمونه بارزی ازیک شاگردمرخص شده ازتیمارستان عقیدتی -سیاسی شاهزاده رضاپهلوی ست
جوانی که رودست همهْ طرفداران دیوانه رضاپهلو زده است

یک جوان بیمارروانیِ طرفدارسیدرضاپهلوی




 
 
 
 
 


 

انسان گرائی انقلابی چه گوارا

انسان گرائی انقلابی چه گوارا
 
مایکل لوُی (Michael Lowy) سرپرست تحقیقات جامعه شناسی در مرکز ملی تحقیقات علمی پاریس می باشد.  او نویسنده ی مقالات "مارکسیسم چه گوارا" (در مجله ی بررسی ماهانه(Monthly Review) 1972) و "درباره ی تغییر جهان" در انتشارات (Humanities Press) می باشد.  این مقاله  در شماره ی پنجم، دوره ی چهل و نهم مجله ی بررسی ماهانه به تاریخ اکتبر 1997 درج گشته است که توسط "ارنستو مورا" از زبان اسپانیائی به انگلیسی برگردانده شده و سپس در همان سال به فارسی ترجمه شده است که اینک در گرامیداشت خاطره ی باشکوه رفیق گرانقدر ارنستو چه گوارا، اقدام به چاپ مجدد آن می نمائیم.  شایان ذکر است که ترجمه و چاپ این مقاله به معنای پذیرش تمامی نقطه نظرات مطرح شده در آن، از سوی ما نمی باشد.
سازمان 19 بهمن
14 مهرماه 1385
 
 

دولت ها و پناهند گان

دولت ها و پناهند گان
 
سیاستِ «خیرخواهی» و «انسان دوستی» بعضاً دولت های سرمایه، به سر رسیدُ، دیوارهای سیمی مرزها، بلندتر، طول و درازتر، و همچنین نگهبانان طبقات حاکم برای جلوگیری از ورود پناهنده گان، به اماکن غیر جنگی، بیشتر شده است. به بیانی روشن تر، بهره برداری های سیاسی، بمنظور ورود نیروی کارِ تازه و ارزان، و آنهم به بهانۀ وفاداری به «اخلاق بشری» خاتمه یافته استُ، بار دیگر، تدابیر امنیتی  و پیگیری سیاست های آزار و اذیت مردمِ جنگ زده و آواره گان، به سر تیتر وظایفِ سرمایه داران تبدیل گردیده است. طبیعتاً و بدُرست، عزیمت هزاران انسان، از محیط و کاشانۀ خود، موجبِ موج عظیمی از عکس العمل ها، در اقصا نقاط دنیا گردیده است؛ آواره گان و انسان هایی که به دلائل سیاست های امروزی به اصطلاح نوعدوستان، بار توهین، خواری، و هم چنین مرگ را به دوش – کشیده و – می کشند، تا در آینده ای نامعلوم، کمی آسوده تر ادامۀ حیات دهند
 
 
.