چریکهای مسلح فدائی خلق -سازمان مخفی ایران

چریکهای مسلح فدائی خلق -سازمان مخفی ایران
چریکهای مسلح فدائی خلق -سازمان مخفی ایران

بهمن ۰۹، ۱۳۹۱

ایمیل دریافتی-ناشناس

سخنی با دوستان در رابطه با  شوی تلوزیونی رژیم تا به دندان مسلح متکی بر قانون بربریت اسلام.
در گذشته ای نه چندان دور تلوزیون گوناز که به سردم داری احمد اوبالو یکی از ایادی رژیم در لس آنجلس است در اغتشاش تبریز و کانالیزه کردن آن ید طولایی نشان داد توسط ما مورد شناسایی قرار گرفت. که با آشکار شدن حرکت آنان از روی مخوف ترین دسیسه رژیم جحالت طرفداران بربریت اسلام پرده بر داشت ایم و خلق آزربایجان جواب کوبنده ای به طراحان و مجریان این جریان داد. در آن تاریخ گروهی از ایادی آرزوی جدایی آذربایجان از ایران با سرکردگی مزدوری از فاشیستهای پان ترکیسم به نام عباس لسلنی در ترکیه با گروه فاشیستی گرگهای خاکستری ترک ارتباط بر قرار کردند که گزارش آن از طریق رفقای سازمان دویول ترکیه که با ما ارتباط سازمانی دارد رسیده بود.
در گزارش چنین آمده بود. رفقا در شهر سامسون ترکیه چند نفر از پانترکیسم های ایرانی با چند مامور امنیت تر کیه و اعظای گروه فاشیستی گرگ خکستری تماس و نشستی داشتند که به مدت سه روز ادامه داشت ودر پایان طرف ایرانی با در یاقت سه کوله بار شامل اسلحه های کمری و مقدار قابل توجهی پول تا مرز ایران با ماشین همراهی شدند و به گزارش رفقای شهر اقدیر یک روز بعد شبانه از مرز کوهستانی به خاک ایران رفتند.
از طرف دیگر ماموران میت ترکیه که در آن جلسه به عنوان مامور نفوذی شرکت کرده بودند گزارش را به دولت جهل و بلاحت اسلامی عامل امپریالیست ترکیه میدهند و دولت ترکیه با اجازه اربابانش دولت ایران را در جریان میگذارد.
دولت ایران از این طرح بهره برداری نهایی را میکند. کاریکاتوری در روزنامه به چاپ میرساند و بلوا آغاز میشود. دولت ایران در این راه به هدف خود که به هیجان آوردن نیروهای انقلابی بود تا آنان را شناسایی و مورد حمله قراردهد اطمینان کامل داشت.
پانترکیسم فاشست در خیال باطل به جدایی آذریایجان بود. ترکان بربر بی هویت عثمانی که از بربریت آنان در تاریخ بشری کتابهای بسیاری موجود است همان فرزندان ننگین چنگیز مغول برای دستیابی به خاک ایران دوباره دست شوق به هم میمالیدند.
در ایران بلوا آغاز شد ملت به جان آمده از ظلم اسلام و جهل محمدی به خیابان آمدند و نیروی فاشیست ترک ملت به جان آمده نا آگاه را کانالیزه کرد. با شعار هاری هارای من ترکم و اشاره انگشتانی بصورت سر گرگ که علامت گرگهای خاکستری وا پس ماندگان ترک عثمانی است.
ما وظیفه تاریخی خود را اکنون باید اجرا میکردیم. در خارج از کشور تمام نیروهای چپ که بیشتر به مترسکهای خرمنگاه شباهت دارند شروع به تحلیل کردند و هرکس از دری ندایی سرداد. طرفداران سلطنت . همین تلوریون که در آن زمان توسط شیادی به نام فولادوند عامل رژیم اسلامی بود چون گوساله سامری در وزش باد به صدا در آمدند. ولی تعجب از رفیق اشرف بود که آنها هم تحلیل غلط از ماجرا دادند که به هوش وتجربه آنها هم باید آفرین گفت.
آری انقریب بود که دشمن به هدف برسد که نقشه چریک فدایی در آخرین لحضه تمام نقشه دشمن را آشکار کرد و از فاجعه ای دیگر در ایران وطنی از امیر خیز تا تفتان از خارزم تا خرمشهر جلوگیری کرد.
به ناگاه شعار هارای هارای من ترکم به شعار ترک دگیلم آزریم تبدیل شد و افشاگری یاران ما با فشار بر خطوط تلوزیون گوناز و تلوزیونهای خارجی و افشای پدیده پان ترکیسم و ترکهای بیابان گرد بی ریشه عثمانی و آن علامت مضحک گرگ خاکستری کارساز شد.
بعد از ماجرا مینا اسدی و چندی از چپ نماهای مضحک که بعضی از آنها تا حد پا اندازی در زندگی ننگینشان برای جمهوری اسلامی و خریت مسلمانی و توهم تودههای ناآکاه پیشتازی کرده اند به میدان آمدند و با قیافه های اندیشمندانه در تلوزیونهانی سر سپرده به تحلیل گرگ خاکستری و این جریان دست زدند.
ما باز ماندگان سازمانی هستیم که بنیان گزاران آن زنان و مردانی بودند که کوله بارهای خونینشان هرگز بر خاک نخواهد ماند.
 

با امید به پیروزی راهمان در زنجیره نبرد خونین
این شور که در سر است ما را روزی برسد که سر نباشد
به دلایل امنیتی تماس با ما غیر ممکن است

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر