هنوزهیچکس رازاصلی (دزدیدن)مجسمه اسبهادرمیدان اسب ساری رانتواسته است رازگشائی کند،رمزاین کاردراین است.
پس ازانقلاب ۵۷هرکس که می خواست به راننده تاکسی آدرس این میدان رابدهدمی گفت:میدان اسبها....ازسال ۱۳۵۹-۶۰هم چون این میدان یکی ازورودی های اصلی ازسمت تهران وسرانجام قائمشهر،به شهرساری وازطرف شرق هم میدان اصلی خروجی به سمت تهران ودراین ورودوخروجها،هرساله میلیونهانفرهم شاهداسبهائی بابیضه های برنزی بودند(طبق افاضات امام امت همیشه درصحنه وچماقدارشده)میدان اسب ساری به میدان(خمینی)تبدیل شد.درست پس ازاین نامگذاری تاچندسال قبل،۱۳۷۰-۷۱همه مردم شهرساری بااسم جدیدبه راننده تاکسی هاآدرس می دادنداینطوری:..ببخشیدآقای راننده مسیرتان میدان اسب خایه دارامام می خوره...؟:این جمله تاسال ۱۳۷۰زمزه همه مردم شهرساری بودتاآنکه اگراشتباه نکرده باشم دردرسال ۱۳۷۱-۷۲به مدت یک ماه نه تنهادورمجسمه اسبها،بلکه سراسردورمیدان اسبها،حصاری چادری کشیدند،بعدازیکماه که حصارهای چادری رابرداشتند،مردم ساری همه مجسمه های اسبی رابی خایه وبی بیضه دیدند،وشصت شان خبردارشدکه موضوع ازچه قراراست.
ازفردای آن روزمردم شهرساری آدرس جدیدرابه راننده تاکسی هامی دادند:...ببخشیدمسیرتان به میدان اسب بی خایه امام می خوره...؟واین آدرس دادنهاتاچندسال ادامه داشت تااینکه مسئولین اخته دولتی درساری،بخودگفتندکه:...اسب امام که بی خایه وبی بیضه که نمی شودهیچ...همه اصول وفروع دین براساس وزن بیضه محاسبه شده پس لااکره فی الدین ونصرومن الله وفتح الختنه،ودوباره بیضه هاوخایه های مجسمه های اسبی راسرجایش(جوشکاری)کردند.ازفردای وصل شدن خایه هاوبیضه اسبها،مردم ساری تا،هفته قبل،به رانندگان تاکسی،این چنین آدرس می دادند:..میدان اسب بی خایه،خایه دارشده امام
شماخودتان جای دادستان بی خایه وبی بیضه شهرساری باشید،بااین اسبهای امام چکارمی کنید؟نه به آن میدان امام شدنش،نه به اسبهای یک روزبابیضه ویک روزبی بیضه امام...وپرواضح است که دراین راستا زن ودختروخواهرومارومادرزن دادستان،ازبی بیضه گی اسبهاناراحت می شوندوبه دادستان (فشار)می آورند.ودادستان ساری این اواخرمتوجه شدکه(ناموسهای دیندارِاسلامی اش)هرروزبه بهانه های مختلف،مثل کلاس قرآن وکلاس ارشادونمازجمعه ودعای کمیل،به میدان اسب امام رفته وباخایه های اسبها(وَر)می رفتنداین بودکه کلک اسبهاراباخایه هایشان،یکجاکَند
پس ازانقلاب ۵۷هرکس که می خواست به راننده تاکسی آدرس این میدان رابدهدمی گفت:میدان اسبها....ازسال ۱۳۵۹-۶۰هم چون این میدان یکی ازورودی های اصلی ازسمت تهران وسرانجام قائمشهر،به شهرساری وازطرف شرق هم میدان اصلی خروجی به سمت تهران ودراین ورودوخروجها،هرساله میلیونهانفرهم شاهداسبهائی بابیضه های برنزی بودند(طبق افاضات امام امت همیشه درصحنه وچماقدارشده)میدان اسب ساری به میدان(خمینی)تبدیل شد.درست پس ازاین نامگذاری تاچندسال قبل،۱۳۷۰-۷۱همه مردم شهرساری بااسم جدیدبه راننده تاکسی هاآدرس می دادنداینطوری:..ببخشیدآقای راننده مسیرتان میدان اسب خایه دارامام می خوره...؟:این جمله تاسال ۱۳۷۰زمزه همه مردم شهرساری بودتاآنکه اگراشتباه نکرده باشم دردرسال ۱۳۷۱-۷۲به مدت یک ماه نه تنهادورمجسمه اسبها،بلکه سراسردورمیدان اسبها،حصاری چادری کشیدند،بعدازیکماه که حصارهای چادری رابرداشتند،مردم ساری همه مجسمه های اسبی رابی خایه وبی بیضه دیدند،وشصت شان خبردارشدکه موضوع ازچه قراراست.
ازفردای آن روزمردم شهرساری آدرس جدیدرابه راننده تاکسی هامی دادند:...ببخشیدمسیرتان به میدان اسب بی خایه امام می خوره...؟واین آدرس دادنهاتاچندسال ادامه داشت تااینکه مسئولین اخته دولتی درساری،بخودگفتندکه:...اسب امام که بی خایه وبی بیضه که نمی شودهیچ...همه اصول وفروع دین براساس وزن بیضه محاسبه شده پس لااکره فی الدین ونصرومن الله وفتح الختنه،ودوباره بیضه هاوخایه های مجسمه های اسبی راسرجایش(جوشکاری)کردند.ازفردای وصل شدن خایه هاوبیضه اسبها،مردم ساری تا،هفته قبل،به رانندگان تاکسی،این چنین آدرس می دادند:..میدان اسب بی خایه،خایه دارشده امام
شماخودتان جای دادستان بی خایه وبی بیضه شهرساری باشید،بااین اسبهای امام چکارمی کنید؟نه به آن میدان امام شدنش،نه به اسبهای یک روزبابیضه ویک روزبی بیضه امام...وپرواضح است که دراین راستا زن ودختروخواهرومارومادرزن دادستان،ازبی بیضه گی اسبهاناراحت می شوندوبه دادستان (فشار)می آورند.ودادستان ساری این اواخرمتوجه شدکه(ناموسهای دیندارِاسلامی اش)هرروزبه بهانه های مختلف،مثل کلاس قرآن وکلاس ارشادونمازجمعه ودعای کمیل،به میدان اسب امام رفته وباخایه های اسبها(وَر)می رفتنداین بودکه کلک اسبهاراباخایه هایشان،یکجاکَند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر