پاسخ بانکی مون به نامه سرش گشاده پادشاه بادمجانها

مسترریضا:کینگ اُف دِ بادمجانها:های وسلام

من فارسی کم بلداست،سرگشاده مکتوب ِ شماراخواند...به(عرضتان)رساندتاطولهایتان،آندرستنیدینگ کرد...پرامبلم ازپُست مَن(پستچی)،نباشد،مارسیوکردهمه لِتِرس(نامه ها)ی شما...ومن پرسونالیتی،شمارابه تخم راست،حساب کرد...دُنت وُری..بات(اما)یو ناو،،،هم یواِن,هم هیومَن رایت کُنوِنشِن وهم اینترنشنال جاج،..همه شد..بُل شِت..وهمه ما،بخاطرِتویلت نبکن..دستمال کم آورد...ومجبورشدمارا..آل(همه)لِتِرهای شماولایک یورادررِست رووم ..شماگفت به فارسی،مستراح ...یوزکرده شد..ایف ایزپاسیبِل فوریو..لطفاًوخیلی فَست،پانصدعددلِتِرِسرش گشاده وکمپلیتلی اوپِن فورمی ،سِندکُن،..من رِپیت کرد،اِگِین..

اس،اُ.اِس،s.o.s

مسترریضا:من نداشت اِنی فِرِند،دربانک،پس نتوان گرفت وام ازهیچ بانکی،..هندرایت یو خیلی بیوتیفوله..شمازیبانوشت لاین فارسی

سینسِرِلی شما

آبدارچی وکلینرِ(مستراح پاک کن)بانکی مون