چریکهای مسلح فدائی خلق -سازمان مخفی ایران

چریکهای مسلح فدائی خلق -سازمان مخفی ایران
چریکهای مسلح فدائی خلق -سازمان مخفی ایران

تیر ۲۲، ۱۳۹۱

پاسخی دیگربه آقای گنادی زیوگانوف

Another answer to Mr:Gennady Zyuganov
 after Stalin
period  of Gennady Zyuganov
To certify the actual Statistics and cultivars 
 not unrealistic
_______________
__________________________
comrade:alborz
_______________

پاسخی دیگرازطرف رفیق البرز
___________________
 بعدازاستالین
دورهُ گنادی زیوگانوف
به گواهیِ آماروارقام واقعی نه واهی
 after Stalin
period of Gennady Zyuganov
To certify the actual Statistics and cultivars
-not unrealistic
_______________
ای کاش کمونیستهایی چون گنادی زیوگانف وزیوگانفهای دیگرغرق شده درتخیلات سوسیالیسم تخیلی،که خودپیشتازان وپیشگامانِ راه نابودی واضمحلال سوسیالیسم واقعی وعلمی بودند،به جای درک نادرست وارائهُ آمارهاوارقامهای پیش وپاافتاده وابتدائی ازبازآفرینی وفرآیندوبازدهی سوسیالیسم دریک جامعه چون سرزمین شوراهای آن زمان،به آماروارقام حقیقی موجوددرجامعهُ پس ازسوسیالیسمی می پرداختندکه بی ترحمانه موردهدف وآماج حمله هاویورشهای امپریالیسم وفاشیسم جهانی قرارگرفت
سوسیالیسمی که می رفت تاجهان بشریت رابه خوشبختی وسعادت واقعی برساند
ارائهُ آماروارقام ازنتایج بدست آمده دربخش و دوره ای ازعلم سوسیالیسم توسط کمونیستهای پیرومسن که به جراُت می توان اعلام کردکه حقیقت ودرستی یاهرنوع واژهُ اجتماعی چون منطق واصول وفلسفه وبازگشائی تاریخ هیچ جایگاهی درمغزوروح این افرادندارد،تنهادرجهت توجیه بی عملی وبی حرکتی خودوصدالبته جهت شانه خالی کردن ازمسئولیت یاپذیرش وقبول یک مسئولیت بزرگ سیاسی،اجتماعی،دریک جامعه ایست که متاسفانه اسفناکترین وضعیت وموقعیت انسانی وبشری راتحمل،وحتی برجمعیت آن جامعه تحمیل می کنند
تاریخ همواره چراغی روشن وبی بدیل برای آیندگان بوده ومی باشدوجودتاریخ وعملکردهای انسانهای پیشین،باعث وعاملی ست درجهت تعیین وانتخابِ نوع رفتاروکردارواندیشه های عالی وپسندیده یانفی واجتناب پذیری ودوری ازهرنوع خصایص ضدانسانی وضداجتماعی،همانطورکه ازهمهُ کردارهاورفتارهای فاشیسم وامپریالیسم ودین سالاری دوری واجتناب می شودویاهمانطورکه توسط ماکمونیستهاکلیه خصایص پسندیده وزیبای موجوددرسوسیالیسم موردپذیرش ومقبولیت قرارمی گیرد
پذیرابودن هرنوع عملکردی که درجهت سعادت وخوشبختی انسانها،که دربخشی ازتاریخ سوسیالیسم،انجام یابوقوع می پیونددبرای همه کمونیستها،کاری ست راحت وآسان وبی دغدغه،مشکل اساسی،پذیرش وتقبل مسئولیت،دریک شکست بزرگ یاعدم موفقیت دراجرای برنامه هائی ست که درپروسهُ اجرائی یافازعملیاتی،باآن مواجه شده وبه جای انتخاب یاتئوریزه یک برنامه نووتازه،درست برعکس کلیهُ دستورالعمل های واقعی درسوسیالیسم علمی،بسیاری ازمدعیان کمونیسم وسوسیالیسم،عمیقاًخودرادرسوسیالیسم تخیلی غرق ساخته وجهت توجیه وجودبی فایده خود،بی پرنسیبانه به ارائه آماروارقامی متوسل می شوند
آماروارقامی که خوددرایجادآن هیچ نقشی نداشته،ودرست درهمین جاست که بایداززیوگانوفهاپرسید
ازفیض رفیق استالین توراچه حاصل
رساندن سرزمین شوراهابه اهداف ونتایج واقعی سیاسی-اجتماعی چون برابری زن ومرد-برخورداری مساوی وبرابرازکلیهُ قوانین قضائی وحقوقی همه انسانهای آن سرزمین-ادارهُ یک کشورِبزرگ وسرزمین پهنارتوسط یک دولت شورائی وحقیقتاًپرولتاریائی-بیمه های درمانی رایگان-تحصیلات وآموزشهای رایگان ودولتی- دانشگاههای حقیقتاًمدرن وآکادمیک-تعیین ساعت کاری به مدت شش ساعت-حفظ بی چون وچرای محیط زیست-تعیین واجرای یک برنامهُ بزرگ اقتصادی،که توسط مراکزشورائی کارگران وکشاورزان،اداره وبه اجرادرمی آمد-صاحب بودن وصاحب شدن کارگران وکشاورزان برکلیه ابزارهاووسایل تولیدی وشریک شدن درسهم هاودرآمدهای اقتصادی،بادولتی که شورائی اداره می شد-آموزش وپرورش فقیرترین وبی سوادترین وناآگاه ترین فردجامعه ورساندن چنین موجودی به اوج آگاهی ودانش ونهایت رشدسیاسی توسط متخصصان اجتماعی کمونیست جهت نقش پذیری فرددرمبارزات اجتماعی،وسرانجام جدای ازهمهُ نتایج عالی-حفظ ارزش وقیمت کالابانرخ تعیین شدهُ یک قیمت درسراسرکشور(بخوانیدارزانی کالابویژه محصولات خوراکی وغذائی)-پیشروی به یک پروسهُ صنعتی پیشرفته ووو....بی هیچ شک وتردیدی ایجادچنین جامعه والائی،تنهاازمغزومُخ یک کمونیست براستی انقلابی برمی آیدکه بایداعتراف کردرفیق ژوزف استالین یکی ازاین مغزهای پرواضح متفکروخلاق بودکه برای رفیق خودلنین وعده وقول داده بود
امروزازسرزمین چون بهشتِ زمینی شوراهاجزیادوخاطره ای زیباوبیادماندنی،چیزی دیگرباقی نمانده،بهشتی که چون نوزادی روبه رشدموردحمله هاویورشهای وحشیانهُ امپریالیسم ونئوفاشیسم بی ترحم قرارگرفته ومتاسفانه آنان که خودرادرسوسیالیسم تخیلی غرق ساخته بودندخودپیشگامان وپیشتازان آن یورش بوده وعجباچه جانانه بادشمن همکاری می کردند
امروزآقایان گنادی زیوگانوفهازورزیادی می زنندتاشایدبتوانندفرارازمسئولیت خودرابه اَشکال مختلف توجیه وتفسیرکنندآنهم باارائهُ آماروارقامِ سوسیالیستی،که خودهیچ نقشی درفرایندآن نداشتندوای کاش چنین(جماعتی)به جای سوُ استفاده از(فیض پدر)به حاصل ونتایج بعدازبی مسئولیتی خودپرداخته وآماروارقام واقعی زمان حال راارائه،وفکروچاره ای به حال ووضعیت وموقعیت فعلی خودمی کردند
ماکمونیستهاعمیقاًاعتقادبه آن داریم که بین دست یابی به سوسیالیسم واقعی دریک جامعه تادست یابی ورسیدن به آرمانهای والای کمونیسم،شوربختانه یاخوشبختانه درّهُ عمیق وپرخطری وجودداردکه این درهُ لعنتی تنهاباریخته شدن خون امکان پرشدن راداشته تامسیرحرکت وجنبش یاجنبشهای اجتماعی،جهت رسیدن به آرمانهای والا،صاف وهموارشود.دودهه هست که این درّهُ بی ترحم،جان ومال وزندگی میلیونهاانسان کمونیست وسوسیالیست وبدتروشرم انگیزترازآن،جان ومال میلیونهازحمتکش وستمکش(بخوانیدپرولتاریای واقعی موردنظررفیق لنین)رانه تنهادرهمان سرزمین پس از(شوراها)که درسراسرگیتی،گرفته وهمچنان جان وخون طلب می کند،جالب است که بدانیم زیوگانف صفتانِ پرشتاب،چگونه بیست وچهارساعته باداشتن برگهُ آماروارقام،فاصلهُ این درّه عمیق راپریده وطی کرده اندکه هیچ توجیه وتعریف وتفسیری نمی توان برای آن یافت جزتوجیه بی مسئولیتی وعدم درک درست ازواقعیتهای اجتماعی امروز
آقای گنادی زیوگانف زیادی وبیش ازحدباابزارآماروارقام،زورمی زند.ای کاش بااستفاده ازاین ابزار،به جای تعریف وتحریف ازرفیق استالین یادوران انقلابی او،که ماکمونیستهای ایرانی،صدالبته بهترودقیق ترازاووحتی دقیق ترازخودرفیق استالین می توانستیم ومی توانیم آماروارقامی،واقعی تردردستانِ امثال گنادی زیوگانوفهاگذاشته وآب پاکی راهم به روی آنان بپاشیم ایشان به آماروارقام دیگری هم دست می یافتند
اوزورزیادی زده ومی زند.قصدانحرافِ افکارِعمومیِ کمونیستهادرسراسرجهان رادارداوجهت سرپوش گذاشتن برهرآنچه که بااعمال ورفتارضدانقلابی وضدمردمی خود،باعث وبانی آن شد،همچون همتای خودآقای فیدل کاسترو،مجبوراست،باتوسل به(سوسیالیسم تخیلی)،برکلیهُ مراحل اجرائی بی مسئولیتی وبی فکری خود،پرده استتارکشیده واطرافیان وهمپالگی های بی مسئول تروضدانقلاب ترازخودراشادسازد.اومی خواهدازاین طریق کمونیستهارافریب دهدتاشایدپوششی ابدی برروی حقایق وواقعیتهای موجوددرجوامع فعلی  کشیده وعنوان کندکه کسی مسئول نبوده ونیست جزهجوم ویورش کاپیتالیسم وامپریالیسم،که چنین تئوری بافی های بچگانه وکودکانه تنهاازفردی نشئات می گیردکه آن فردیابراستی فراموش کاراست یاخودرابه نادانی وخودفریبی وفراموشکاری،می سپاردوقصدفرارازواقعیتهاراداشته درحالی که حقایق درجلوی دیدگان جهانیان درحال تکمیل پروژه های ضدانسانی وضداجتماعی اماموردپسندامپریالیسم-نئوفاشیسم-ودین سالاریِ مطلق،مشغول وبه تخریب وویرانگری،ادامه می دهد
زیوگانف وزیوگانفها،فراموش کرده اندیاخودراعمداًوسهواًبه فراموشی ونسیان می زنندکه جهت توجیه بی مسئولیتی خود،چرابه آماروارقام دوران رفیق استالین تکیه واستنادکرده اماازآمارفروپاشی وسقوط واضمحلال اخلاقی وسیاسی خودوهمپالگی هایشان،یانابودی ملّت ومردم وفرزندان جامعهُ خود،آماروارقامی تهیه نکرده وخائنانه،مُهرسکوت وقفل رابردهان خودمی زنند.چشمان خودراچهارچشمی،به عملکردهاونتایج سوسیالیسم هفتادسال پیش بازنگه داشته امادربرابرتراژدی های غمناک وشرم آوری که برمیلیونهاکمونیست وسوسیالیست،آنهم هرروزه ودرهرنقطه ازاین جهان،رخ می دهد؟بسته وچون بُزَک کرده های کمونیست،برروی چشمان خود،چشم بندِحماقت ونابینائی سیاسی کشیده وکلاًخودرابه کوری زده حتی کَروناشنوامی شوند
اواگرآمارگووارقام سازاست پس بهتراست آماروارقام واقعی راهم درلیست سیاستهای ضدکمونیستی خودقیدواضافه کند
آماروارقامی واقعی اماوحشتناک که حاصل ونتیجهُ بی تفاوتی هاوبی مسئولیتی های افرادی چون زیوگانوفهاست،آمارتخریب وویرانی ونابودی انسانهائی که دراصل بخشی ازپیکرهُ وجودی خودِزیوگانفها،درسرزمینهاوجوامع تحتِ سیطرهُ امپریالیسم وکاپیتالیسم،که ازاوج سعادت وخوشبختی،به پَست ترین ودون پایه ترین موجودات درطبقات اجتماعی آن جوامع،سقوط کرده اند
اجرای عملیِ سوسیالیسم یاحفظ ونگهداری ازفرآورده های سوسیالیسم،شایدسخت ومشکل وحتی طاقت فرساباشدامافرآیندِپس ازشکست یاسوق دادنِ عمدی به سوی شکست،نتایجی ببارمی آوردکه انسان شرم می کندحتی نگاهی به آن بیاندازد
سوسیالیسمِ پرنتیجهُ رفیق استالین که ملّتی بزرگ وقدرتمندِسرزمین شوراهارابه اوج خوشبختی وسعادت رسانده بودبدلیل درک نادرست ورفتارِغلطِ امثال زیوگانفها،گورباچفهاویاباخوش رقصیهاودلقک منشی های بوریس یلتسین هاوولادیمیرپوتینها،خوشبختانه یامتاسفانه

یک-نیمی اززنان ودختران تن فروش تحت عنوان روسپیان ارزان قیمت،درکشورهای کاپیتالیستیِ اروپائی وآمریکائی،حتی درکشورهای آسیائی وعربی رادخترانِ جوان وزیباروی روسیه امروزی تشکیل بطوری که این زنان ودختران جهت سیرکردن شکم گرسنهُ خودیادرمقابل بیست دلارامپریالیستی،خودرامی فروشندنمونه های وحشتناک این تراژدی انسانی رامی توان درترکیه-دوبی-فنلاند-آلمان-یونان-ایران وحتی درشهرهای بزرگ روسیهُ امروزی دید

دو-اعتیادبه موادمخدر،ازطریق قاچاق موادمخدرتوسط دولتهای امپریالیستی وتوزیع وپخش آن توسط نسل مافیای روسیه،وآلوده بودن میلیونهامردوزن روسیه به موادوسپس مبتلاشدن آنان به انواع واقسام بیماریهای خطرناک وواگیردارومُسری

سه-نابودیِ بنیادوپایه های خانواده،وزندگی خیابانی هزاران دختروپسرجوان روس

چهار-بیکاری-فقر-فحشا-بدبختی وسرانجام پابپای آن،جنایتهای ضداجتماعی

پنج-گسترش باندهاوگروههای تبهکاروخطرناک اجتماعی وسیاسی

-اجتماعی-چون باندهای سرقت وجنایت وآدمکُشی وباندهای درارتباط باموادمخدر

سیاسی-چون گروههای ضدانسانیِ نژادپرستانِ افراطیِ روسیه-گروههای فاشیستی ونئونازیستی-گروههای تروروآدم ربائیِ متعلق ودررابطهُ مستقیم بادولت فعلیِ روسیه

شش-ناامنی ووجودِخطراتِ جانی،آنهم لحظه ای وآنی درهرکوچه وخیابان

هفت-رونق وگسترش گانگستریسم آن هم براساس انگیزه هاوتفکراتِ امپریالیستی وفاشیستی

هشت-گرانی کمرشکن:به واسطهُ عدم وجودِیک درآمدِکافی،میلیونهانفرازملّت روسیه محتاج نان شب ویابه گدائی مشغولندوشهرمسکو(سن پترزبورگ)می رودکه پیشتازِگرانترین شهرهای جهان شود

نه-جامعه زنان روسیه که زمانی قدرتمندترین قدرتهای بنیادیِ جامعه رادردست وکنترل می کردند،امروزه براحتی وبه آسانی،موردتجاوزهای جنسی،وتوسط مردان وحشی شدهُ روسیه،موردضرب وشتمهای شدیدفیزیکی قرارمی گیرند
ده-مراکزِدولتی،عاری وپاک ازیک سیاستمدارِخردمندودوراندیش وتمیزازهرنوع دولتمردِوطن پرست ومردم دوست بوده،وهرکدام ازسیاستمدارانِ کاذبِ درراُس قدرت،سازخودرامی نوازند
یازده-احزابِ سیاسی،نه عنوانِ یک نیروی سیاسی که درتحولات اجتماعی،نقش پذیربوده باشندبلکه بعنوان سوپاپ اطمینانِ،برای دولتِ مافیائی وفعلیِ روسیه عمل وحزب کمونیست روسیه نیزسوپاپی مطمئن ترازاحزابِ دیگربوده وآقای گنادی زیوگانف،رهبرحزب کمونیستِ روسیه،باآن آماروارقام دردست،درمقابل حقایق اجتماعی درروسیه وجهان،محموداحمدی نژادی،بیش نبوده ونیست

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر