چریکهای مسلح فدائی خلق -سازمان مخفی ایران

چریکهای مسلح فدائی خلق -سازمان مخفی ایران
چریکهای مسلح فدائی خلق -سازمان مخفی ایران

تیر ۱۷، ۱۳۹۱

Short answer to Mr:Gennady zyuganov


from: pejvag
publisher and responsible of the site:
secret organization of iran
(S.O.I)
DUSHANBEH-TAJIKISTAN

___________________________
Short answer to Mr:Gennady zyuganov
__________________________
Stalin period
 the certified Statistics and Cultivars
Written Gennady zyuganov
__________________

The situation of the world communism-today
Wrriten:comrade alborz

comrade :alborz
_________________________

پژواگ:دوشنبه-تاجیکستان
پاسخی کوتاه به آقای گنادی زیوگانف


انتخاب ودرج مجددمطلبی ازرفیق البرز،مسئول:ک.خ.ا.ک.-پاسخی کوتاه خواهدبودبه بیانات آقای گنادی زیوگانف،امابخش تبلیغاتی سچفخا(س.م.ا)درآینده ای نزدیک،بامشورتِ رفقای مسئول درسازمان،پاسخی کلّی به حزب کمونیست روسیه وآقای گنادی زیوگانف،خواهددادپاسخی که نه ازروی آماروارقام واشکال(مارگونه)بلکه براساس حقایق وواقعیتهای اجتماعی

بادرودوسپاس
_______________________

رفیق البرز
اوضاع جهان کمونیسم امروز

بانگرشی عمیقاًسیاسی،ازدیدگاههای علمی کمونیستی،بروضعیت نابسامانِ سیاسی،اقتصادی،فرهنگی ونظامی جهان امروزکه امپریالیسم جهانی باتمام قوای چهارگانه،وقدرت مندبرعلیه کلیهُ سرزمینهای ضعیف وبی دفاع هجوم وعلاوه برقتل عام وکشتارهای وحشیانه وددمنشانه،به غارت وچپاول بی واسطهُ ثروتهای ملّی سرزمینهااقدام ودراین اقدامِ بی شرمانه،نه جهانِ کمونیسمِ امروزرابه حساب آورده ونه ارزشِ وجودی برآنان قائل است.ارزش واعتباری که پس ازفروپاشی سرزمین شوراها،به پائین ترین قیمت ونهایتِ بی ارزشی وبی اعتباری،سوق داده شدارزشِ بی ارزش شده ای که هرروزه بی ارزش ترمی شود
سوق دادنِ قدرت واعتبارِپرقدرتمندِجهانِ کمونیسم،به بی اعتبارترین مکان وجایگاه اجتماعی،نه تنهادرسرزمینِ فروپاشیدهُ شوراها،که درسطح بین الملل،نه توسط ابزارهای نامتعارف وویرانگرِامپریالیستی،ونه حتی توسط بنگاههای امپریالیستی،بلکه متاسفانه توسط بخشِ عظیمی ازارتجاعی ترین وواپسگراترین افرادواشخاصِ بی پرنسیبِ سیاسی،به انجام رسیدکه آینده نشان داد:جهان زیبای کمونیسم وسوسیالیسم وافسارِهدایت این جهان،توسط احمق ترین وابله ترین افرادوشخصیتها،اداره وسرپرستی می شدومی شود
شناسائی یادریافتِ حقیقت ازمنش وکُنه آن شخصیتها،تنهاملزم آن نیست که بی واسطه به نوع گفتارهاوبیاناتِ پرواضح احمقانه یشان،تکیه یااستنباط کنیم،بلکه کلیهُ شیوه رفتارها-عملکردها-برخوردهای چنین افرادواپسگراوارتجاعی،که متاسفانه حتی درامرِدارائی سوادِسیاسی،بی سوادترین اشخاص راشامل می شوندطوری ست که هرتئوریسین ونظریه پردازِکاپیتالیسم وامپریالیسم،براحتی سواربرگُردهُ آنان شده وسواری می گیرد
جهان امروزِکمونیسم،پس ازفروپاشیِ سوسیالیسمِ سرزمین شوراها،هنوزشاهدِحاکمیت وسرپرستیِ اشخاص وافرادِمرتجع وبی سوادبرمسندِکارِبالاترین رتبه هاومکانهای سیاسی،دراحزابِ کمونیستی درجهان بوده،وگویاجهت تغییروتحول دنیای مُرده وبی حرکتِ کمونیسمُ،هیچکدام ازآن مسندِکارنشستگان،نه تنهاقصدِهیچگونه حرکت یاگرایشی به تحول دیگر،رانداشته بلکه آلوده شدن درافکارهای ارتجاعی،ترس وواهمه ازقدرت یورشی امپریالیسم،درصددآنندکه کلاً(کمونیسم)رابه گورِابدی بسپارند
سالهاست که درمقابل دیدگانِ کورِسیاسیِ آقای گنادی زیوگانف،رئیس و(سرپرست)بزرگترین ومعروف ترین حزب کمونیست درجهان،امپریالیسم جهانی،بااستفاده ازهمهُ قدرتهای اجرائی خوددرهرقوای چهارگانه،برکلیت کمونیسم وکمونیست،چهارنعل تاخته،وبزرگترین سرزمینِ شوراهارابه یک فاحشه خانه بین المللی مبدل ساخته،ودرعوض سرپرستِ کمونیستها،جزبه بافتن لاتائلات وترهاتِ سیاسیِ مدرن،واکنشِ دیگری ازخودنشان نمی دهد.دربرابردیدگانِ سیاسیِ آقای زیوگانف،وباخوش رقصی های دلقکانهُ ولادیمیرپوتینهاومدودوفها،مافیای تبهکارِوابسته به امپریالیسمِ جهانی،افساروقلادهُ ملت روسیه رادردست،وسواربریک ملّتی شده که مغزهائی چون لنین واستالین وژوکوفهاازآن متولدشده اندکه واکنشهای ارتجاعی واحمقانهُ(سرپرستِ کمونیستهای)روسیه،درقبالِ هجومِ وحشیانهُ(فرهنگ امپریالیستی)ومافیای تبهکارراهمان بهترکه به حسابِ بی سوادی وبزدلیِ ایشان گذشت
دردنیای امروز،که امپریالیسم جهانی،بانیروی وحشی وبی ترحمِ نظامیِ خود،به سرزمینهای ضعیف وبی دفاع،تجاوزوباقتلِ عامِ زنان وکودکان،ازکُشته،پُشته می سازد؟حزب کمونیستِ کوبابه رهبریِ یک کمونیستِ پیرشده به نام آقای فیدل کاسترو،هنوزدررویاهای شیرینی،به سرمی بردکه ارنستوچه گواراهای همیشه قهرمان،آن دنیای واقعی راساخته،وامروزه،پیروپاتالهای سیاسی چون خانوادهُ کاستروها،به جای حفظِ آن دنیای زیباوواقعی،متاسفانه هرازچندگاهی به یاوه گوئی افتاده وجفنگهای سیاسی می بافند
سرپرستان و(بزرگ دلالانِ سیاسی-اقتصادی)درچمبره های مافیاشدهُ احزابِ کمونیستِ اروپائی،چون احزابِ کمونیستِ ایتالیا-فرانسه-آلمان-انگلستان-هلند-سوئیس،که اگرموضوعِ خودفروشی وتن فروشیِ سیاسی،عقیدتی،به عنوانِ بزرگترین جرم وگناه،درمکتبِ کمونیسم شناخته می شود،بی هیچ شک وتردیدی،این سرپرستانِ بورژواشده،مجرم ترین وگناه کارترینِ گناهکاران هستند.سکوتِ بزدلانه همراه بامنشِ بورژوائی این بزرگانِ نشسته برمسندکار،که دریک توطئهُ بزرگ وخائنانه،تلاش نمودندتا(سوسیالیسم وکمونیسم)موجودرابه سبک وسیاقِ دلالی وواسطه گری،به قعرِچاه فرستاده،تاشایدخودبرای مدتی،به کاسبی های سیاسی،اقتصادی،بادولتهای فاشیستیِ مربوطه یشان ادامه دهند,...که حقیقتاًموفق نیزشدند
زیرسایه وجودی چنین بی فایده هاوآت آشغالهای سیاسی،آنهم برمسندِریاست ورهبری وسرپرستیِ (احزاب کمونیسم)اوضاع طوری ست که حتی اعضای کمونیستِ این کشورها،برای حزب خود،تره هم خردنمی کنندچه برسدبه دفاع یامقابلهُ سیاسی نظامی،دربرابرهجوم وحشیانه نیروهای امپریالیستی،که تازه این(سرپرستان)ازوضعیتِ موجودِفعلی،درراستای معاملاتِ سیاسی،اقتصادی،راضی وخشنودنیزهستندومکتبِ کمونیسم راکیلوئی می فروشند
وضعیتِ حزب کمونیست آمریکا،زیرسایه وجودیِ فردی بزدل ترازرهبرانِ احزابِ دیگرکمونیست،درکشورهای فوق الذکرنه تنهابهترنیست بلکه این حزب،دریک مسابقهُ بزرگ وماراتنِ اجتماعیِ بزدلی وهراس ازامپریالیسم،دست وپای همهُ احزابِ دیگرراکاملاًازپُشت بسته ودراین(رقابت برای مرگ ابدی کمونیسم)گوی سبقت راازدیگران ربوده است.باآنکه درعمل هزاران فردِآمریکائی،به این حزب پیوسته،یاتوانسته است بسیاری ازنیروهای چپگرارابه خودجلب کند،(سرپرست یاسرپرستان)حزب کمونیست آمریکا،درمقابل دیدگان سرانِ امپریالیسم به خوش رقصی های بورژواپسندمشغول،وهیچ شرم وحیائی نیزنمی شناسند
احزابِ کمونیست درسرزمینهای اروپای شرقی،چون بلغارستان-آلبانی-مجارستان-لهستان-چک واسلواکی-صربستان،...زیرسایهُ ترس وحشت ازنیروهای مسلح امپریالیسم(ناتو)،بیشتربه عروسک کوکی هاویامجسمه های سیاسی،مبدل شده اندتاوجودِیک حزبِ سیاسی درآن سرزمین ها،...رهبران احزابِ کمونیست دراین کشورها،ازترسِ وجودِمافیای سیاسیِ وابسته به امپریالیسم وفاشیسمِ(نئونازیسم)،جراُت بازکردن دهان وزبان راندارند،یعنی احزابی چون چماقی بی خاصیت دردستِ چوپانانِ ترسنده ازگرگ
احزابِ کمونیست درکشورهائی چون یونان-ترکیه-افغانستان-احزاب وسازمانهای مدعی کمونیستِ ایرانی درخارج ازایران-آذربایجان-تاجیکستان-ترکمنستان،بی هیچ شک وتردیدی،اگرچون احزابِ کمونیستی دراروپای شرقی،چون عروسکهای کوکی یامجسمه های ولایت نباشند،مطئمئناًبزدل ترین وترسوترین احزابی هستندکه شرایط ووضعیتِ اسف ناکِ جهانِ کمونیسم رابه لجن بارترین شرایط ممکن،سوق داده ومتاسفانه بایدگفت که احمقانه تروابلهانه ترازآقایان:گنادی زوگانفهاوفیدل کاستروها،رفتاروعمل می کنند
باتمام معضلات ومشکلاتی که احزابِ کمونیست،درجهان،خودبادستهای خود،برای خودبوجودآورده وخودرادردامِ تنیده شدهُ خودگرفتارساخته اند،اماازآن طرف جای بسی خوشحالی وخوشبختی ست که درکشورهای عربی-آفریقائی-وحتی درکشورهائی چون پاکستان وهندوستان،احزابِ کمونیست یاکمونیستهای این سرزمینها،بادیدگاههائی نوین،وعملکردهائی قاطع وکارسازمسیرِظهوروپدیداریِ نوئی راآغاز،وباحفظ همهُ سنتهای واقعیِ کمونیسم،رشدوگسترش یافته وبی شک، این احزاب اولین نیروی قدرتمندی درجهان خواهندبودکه پس ازفروپاشیِ سوسیالیسم سرزمین شوراها،درمقابل نیروهای امپریالیستی تجاوزگرقدعَلم خواهندکرد.
کمونیسم واقعی ایران بایدهمه اهداف خودراپابپای این نیروی نوونوین،پیش ببردحتی درجنگ مسلحانه ونظامی باامپریالیسم جهانی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر