انتخاب مطلب وپاسخی ازطرف ما

انتخاب مطلب وپاسخی ازطرف ما

سیمین محمودی-نام مستعار،به همان دلائلی که گفتم

خطاب به ایرج مصداقی

از اطلاعات فراوان ایشان چنین بر می آید که ایشان باید دفتر و دستکی داشته باشند. چون بعید است یک فرد به تنهایی بتواند این همه اطلاعات و آن هم در اسرع وقت در اختیارش قرار گیرد. منظور از دفتر و دستک هم همان تشکیلات است. و من موافق شدید تشکیلاتم و به همین دلیل هم با بسیاری از مبارزین راه آزادی هم نظر نیستم که باید همه چیز را بر ملا کرده و همه جا علنی فعالیت کرد. از خدا چه پنهان، چرا قکر نمی کنیم که حالا که همه مطبوعات غرب در خدمت به امپریالیسم و قبل از همه در خدمت صهیونیستها هستند، شاید روزی به همین دلائل من را و شما را هم بگیرند و ناگهان سر از زندان ابوالقریب و گوانتانامو در آوریم. آنوقت نه صدایمان را کسی می شنود و نه کسی برایمان دل می سوزاند. و ما هم در آن شرایط نمی توانیم به حال مردم کشور خودمان هم دل بسوزانیم. اصلا وقت دل سوزاندن به تو نمی دهند. البته این حق را به خودم دادم که نظرم را بنا به همان که آقای مصداقی گفت بیانش کنم. اما اطلاعات; ایشان از اپوزیسیون و بخصوص کمونیستها ، ایشان را چنان مست کرده است که حاضرند همه را لو دهند، البته جهت افشاگری !!!حال چرا آقای مصداقی بر خلاف گفته هایش انسانهایی را لو می دهد که شاید به همان دلیلی که من بیانش کردم نمی خواهند همه جا علنی فعالیت بکنند. جایی هم برای کار مخفی گذاشته اند، چنانچه رسم تمام مبارزین راه آزادی بوده و هست. شما همه جا سعی کرده اید که همان بکنید که یک کارمند اطلاعات انجام می دهد. شناسایی فعالین. البته من ادعا نمی کنم که قصدتان شناسایی این افراد برای آسان نمودن سازمان اطلاعات جمهوری اسلامی باشد. زبانم لال اگر قصد چنین اتهامی به شما را داشته باشم. خودتان اما به آنچه کرده اید دوباره فکر بکنید. شاید شما در این مورد، و مخصوصا شما که شکنجه دیده هستید، با من هم نظر گردید. شما نام و نشانی تمام اعضا و گاه هواداران یک سازمانی را که خود را سازمانی کمونیستی می نامد، لو داده اید. چرا؟ آز آنها پرسیدید که آیا موافق لو دادنشان هستند یا نه؟ خودتان نام کاری را که کرده اید بیان دارید. من فکر نمی کنم جرئت بیان آنرا داشته باشید. چون گاهی شرم و حیا، بدرستی جلو بیان بعضی چیزها را می گیرد. منظور هم این نیست که نباید خطاهای حتی یک جریان کمونیتس را افشا کرد. افشا به جای خود، لو دادن اما چیز دیگریست

______________________

دوستان گرامی

چراسری که دردنمی کندبی دلیل دستمال می بندید؟یااصولاًمگردنبال دردسریاسردردمی گردیدکه به هرکَس وناکسی گیرداده،وباگذاشتن وقت گرانبهای تان وصرف آن برای نوشتن اینگونه مقالات یابه اصطلاح دیدگاههاونظرات ،به طرف مقابل تان امتیازداده وازکاه،کوه وچنان نابخردانه آن فردرامشهورومعروف می کنید،طوری که طرف مقابل بامشاهدهُ اینگونه مطالب،کک وبیدتوی تنبانش افتاده وازخوشحالی زیادی،عقده هایش راروی خانواده اش خالی کرده وچون میمونهاوشامپانزه ها،بالاوپائین پریده،وفقط به زن وبچه های بیگناهش به زور،تحمیل کندکه:...خانم... جون خودم بیاببین که مشهورشدم...همین فرداانقلاب می شه
افرادپوسیده وفسیل شده ای چون ایرج مصداقی ومصداقی صفتان دیگرکه درتحولات سیاسی،اجتماعی ایران مخصوصاًبعدازانقلاب پنجاه هفت،نه هیچ نقشی داشتندونه هیچ(پُخی)بودندوامروزه هم بدلیل همین نوشتارهای نابخردانه،دردنیای خیال وتوهم خودرا(پُخی)دانسته وعربده می کشند...

نه رفقا:

شماهاکه نمی دانیدوبلدنیستیدچگونه بااین فسیل شده ها،برخوردکنید،پس لطفاًاین گونه افرادوموجودات را

 http://www.irajmesdaghi.com/

چون توپ فوتبال به سمتِ زمینِ بازی چریکها،پاس بدهید,مامی دانیم چگونه این افرادرا(شوت)کنیم،باورکنیدبه سه سوت آدمشان خواهیم کرد
ماخوب می دانیم آب راازکدام سوراخ لانهُ مورچه هابدرون آن لانه سرازیرکنیم
ایرج مصداقی ومصداقی صفتان دیگرکه کاره ای درمیدان مبارزات سیاسی نبوده ونیستند،

کله گنده ترازآنهاوگردن کلفت ترازآنان راقبلاًآدم کرده ایم