چریکهای مسلح فدائی خلق -سازمان مخفی ایران

چریکهای مسلح فدائی خلق -سازمان مخفی ایران
چریکهای مسلح فدائی خلق -سازمان مخفی ایران

آذر ۲۲، ۱۳۸۹

انتشارکتابچه حقیقت

نوشته چریک فدائی خلق رفیق البرز
فعال سیاسی چپ- عضوسازمان چریکهای فدائی خلق ایران
۱۳۷۲/۰۱/۱۰ 
___________________________
مقدمه


باگذشت پانزده سال ازانقلاب مردم ایران وحاکمیت الیگارشی جمهوری اسلامی ،جامعه فعلی ایران درگذرازوقایع وحوادث غمناک انسانی واجتماعی،مسیرپرخطروحادثه سازخودراطی ودراین راه سرنوشت ساز،شجاع ترین فرزندان وآگاه ترین نسل موجوددرتاریخ ایران رابه قربانگاه ومسلخ ارتجاعیون واپسگراسوق وملت ایران بطورناآگاهانه بابی تفاوتی به تمام معناتنهانظاره گروتماشاجی این تراژدی غمناک انسانی بوده وانتظاربدست آوردن آزادی بدون پرداخت هیچگونه هزینه وبهای مبارزاتی ،ترس وهراس ازبرخوردهاوواکنشهای مستقیم وغیرمستقیم،وسرانجام نهایت غرق شدن درسیستم فاشیستی ،مذهبی حاکم راپیشه خودساخته وبادستهای خون آلودخود،انقلابیون وآزادیخواهان واقعی این مرزوبوم راخواسته وناخواسته درچنگال ددمنشی حکومت ،اسیروبرای خودافتخاری ملّی می سازند.امروزه بامشاهده رشدونموتعدادی ازگروههاونیروهای سیاسی درداخل کشور،که پیشگامان راه مبارزه برای آزادی ورهائی میهن  شده تامسیراصلی مبارزات برحق ستمدیدگان وزحمتکشان میهن راتعیین وبرای دست یابی به هدف بزرگ که همان آزادی کامل ایران ازچنگ ارتجاعیون دینی واسلامی ست،باردیگرنورامیدبه ادامه مبارزه وپیروزی ،دردل وروح انقلابیون وآزادیخواهان ایرانی درداخل کشور،تابیده وبی شک آغازاین مبارزه سخت ومشکل،به سرانجامی بس شیرین منجرخواهدشد.هرچندکه نبایدموضع گیریهای چاپلوسانه وحتی خائنانه بسیاری ازنیروهاوگروههای سیاسی ،بویژه جریانات سیاسی چپ رادرغرق نمودن اخلاق مردم درفرهنگ ارتجاعی دینداران حکومتی ،فراموش کرداماباآغازاین مبارزه نوین ،همان اندک نیروهای انقلابی بادرکی درست واقع بینانه ناچاراًمی بایستی موضعی مشخص وآشکاررادرقبال همه نیروهای سیاسی مدعی،اتخاذوپابپای خواسته های برحق ستمکشان وزحمتکشان ایران ،روش مبارزات سیاسی خودراپیش ببرند.که متاسفانه بدلیل عدم آگاهی کامل ازمحتویات سیاسی،دینی حکومت اسلامی،وعدم اطلاع ازمنش وفطرت سردمداران حکومتی ،شایددرآینده این گروههاونیروهای انقلابی تازه نفس،ره به خطائی طی کنندکه اکثرنیروهای سیاسی،پیشاپیش آن عمل ضدمردمی وضدانقلابی راطی کرده وباعث تلف شدن بسیاری دیگرازافرادواشخاص انقلابی وآزادیخواه درداخل کشورشوند.باشدکه همه مبارزین وآزادیخواهان میهن،به آرزوی دیرینه خودبرسند.
_________________________

حقیقت
البرز
فروردین ماه۱۳۷۲-ساری-مازندران


جمهوری اسلامی ایران ،حکومتی فاشیستی


بسیاری ازگروههاونیروهای سیاسی ،هنوزباتکیه بروجودیک سری مفادغیرانسانی وغیرقانونی درقانون اساسی جمهوری اسلامی،براین باورندکه می توان به شیوه ای مختلف سیاسی،فرهنگی،به تغییرشکل ورفرمهای اساسی درکلیت نظام اسلامی وباگذارازمسیرهای مختلف دموکراسی ،استفاده ازابزارهای قدرتمندوباتوسل به قدرت دولتهای بیگانه،گفتگوهای درمانی،ایجادفضای بازسیاسی ،پرورش وگسترش جنبش آرام اعتراضی آنهم بدون خشونت،نقدوانتقادعملکردهای سران حکومت،افشاگریهای پی درپی ومتوالی کلیه جنایتهای دولتی،وحتی اخیراًنیزتعدادی ازگروههاونیروهای سیاسی بااتکابه ابزارسازش باجمهوری اسلامی،اهداف سیاسی اجتماعی وخواسته های صنفی خودراپیش وبدست آورده وباتبلیغ  روش مبارزه منفی ومدنی حتی به کلیه خواسته های ملت ایران دست یافته ودرتکاپوهای سیاسی دیگر،درکنارحکومت ولائی ،آهسته وگام به گام به آزادی ودموکراسی موردنظرخودخواهندرسید.حکومت اسلامی که ازبدوپیدایش سیاسی،دینی خود،تحت عنوان اسلام سیاسی،باتوسل به نیروهاوگروههای ضداجتماعی وافراطیون شیعه ،نیروهای سرکوبگرفالانژ،دستجات تبهکاروجنایتکاران اجتماعی،لمپنهای دینی ومذهبی موجوددرقشرهاوطبقات مختلف اجتماعی،به سرکوبهای خشن علیه ستمدیدگان ونیروهای انقلابی اقدام وباگردآوری بی رحم ترین افرادجامعه به گرداگردخود،نیروئی عظیم ودم ودستگاههای عریض وطویل راتشکیل وبااتکابه همه نیروهای پیرامونی خود،ضدانسانی ترین قوانین راتدوین وبااستفاده ازانواع واقسام خرافات واوهامات دینی،بریک ملّت حکومت،ودرجهت بقای سیاسی خود،وحفظ پایه های این حکومت،دست به شنیع ترین جنایتهامانندسرکوب اعتراضات مردمی،قتل عام بی دفاعان وضعیفان میهن،قتل عام زندانیان(عادی،وسیاسی)،ترورهای فیزیکی درداخل وخارج ازکشور،آدم ربائیهای تبهکارانه ومافیائی،وحتی گستاخی هاوپرروئیهای قلدرمنشانه حکومت تابه آنجارسیده که علناًدرمقابل جهانیان،بیگناهان وضعیفان راده نفره به دارکشیده ودرامرپیشبردکلیه اهداف دینی،سیاسی خود،نه رقیبی می بیندونه دشمن ومخالفی قاطع وسرسخت که لااقل دست به اقدام تلافی جویانه بزند.تمامیت اعمال ورفتارهای ددّمنشانه حکومت اسلامی که براساس قوانین ضدانسانی وضدبشری تدوین شده درقوانین جمهوری اسلامی نشئات گرفته وبه سبکی الیگارشی وماکیاولی،درسطح جامعه وبه خشن  ترین روش ممکن به اجرادرآمده ومی آید،نه باهیچکدام ازواقعیتهای علمی سازگاراست ونه درعقل سلیم کسی می گنجد،حتی تئوریسینهاواستراتژیستهای دینی ومذهبی،که باارتجاعی ترین وعقب مانده ترین تفکرات واندیشه های قرون وسطائی ،پایه گذاران کلیه قوانین وحشیانه اسلامی به جای قوانین اساسی وملی ایران هستند،نه باهیچ انسانی ،سنخیتی دارندونه جایگاه خاصی دراجتماع بشری .عاقلترین ،باسوادترین ،روشنفکرترین  مرتجع دربین ارتجاعیون دینی واسلامی ،وحشی ترین وجنیات کارترین جنایتکارهاست که باسوْاستفاده ازجهل ونادانی وناآگاهی خلق،باتوسل به چرندیات ومزخرفات الهی وآسمانیولائی،استفاده ازانواع واقسام واژه هاوکلمات من درآوردی درچپاندن افکارخرافاتی درفکروروح وذهن خلق ناآگاه،درچهارچوب دین ومذهب وقرآن وپیغمبران الهی،ووو...علناًوآشکاراباگستاخی به تمام معناومختص خود،دشمنی وضدیت ددمنشانه اش رانه تنهابه ایرانیان که به جهانیان نشان داده ومی دهد.اقدام به سرکوب خلق درسطحی وسیع وگسترده که تماماًبااستنادبرقوانین ددمنشانه موجودرقوانین جمهوری اسلامی ،انجام می شود،قوانین یست که توسط آیت الله هاوبزرگ عمامه داران مرتجع وبیسواد،تنظیم وتدوین،وبااستنادبه جهلیات وخرافات موجوددردرون کتابی کاذب وموهوم به نام قرآن اجراشده ومجریان این قوانین ضدبشری،دراوج روحیات وخصلتهای ددمنشانه،برهرجنبش روشنفکری ودموکراتیک خواه،حمله وآن راسرکوب می کنند.بعدازمرگ آخوندروح الله خمینی ،آخوندسیدعلی خامنه ای باسوُاستفاده ازجوّسیاسی ،اجتماعی ایجادشده،جهت تثبیت هرچه بیشترقدرتهای فاشیستی جامعه عمامه داران (جامعه به اصطلاح روحانیت )بلادرنگ به تقسیم بندی افراطی ترین جناحهاودسته های وفاداربه حکومت اسلامی اقدام ودراستای ازبین بردن هرنوع وسواس ودلهره دربین هواخواهان ارتجاعی حکومت،حتی به تغییروتعویض بسیاری ازقوانین مندرج دراساس نامه حکومت آخوندهاکه توسط خمینی تدوین شده بوداقدام وفرمانده بلامنازع هرسه قوه مقننه،مجریه،وقضایه شد.جوسیاسی حاکم برایران بعدازنوشیدن جام زهرمرگ توسط خمینی ،علت ومعلول های خاص خودوکنشهاوواکنشهای قدرت طلبی مابین بزرگ عمامه داران وبزرگ آیت الله هارابه شکلی وحشت ناک دربرگرفت .آخوندخامنه ای جهت توازن بخشیدن به قدرت طلبی های مفرط این یا آن عمامه بزرگ بسرروحانی اجباراًباآخوندعلی اکبرهاشمی رفسنجانی دست اتحادداده تاازاین طریق ازفروپاشی  کلیت نظام جلوگیری وسرانجام درتقسیم قدرت مابین درندگان دینداردیگرسرتعظیم فرودآرد.هرچندکه نبایدنقش به اصطلاح تئوریسینهای مرتجع مدافع منافع وصلاح حکومت ونظام آخوندی،اسلامی ،چون سید محمدخاتمی  وسعیدحجاریان وشمس الواعظین وآخوندسید مهدی کروبی یااخیراًیک تحصیل کرده به تمام  معنی مرتجع،میرحسین موسوی یادلالان بازاری چون علی اکبرولایتی  رادرسرفرودآوردن  آخوند سید علی خامنه ای ،فراموش کرد.باقدرت طلبی سیدعلی خامنه ای هرچندکه شکافهای عمیقی مابین جناحهای هارپیرامون حکومت آخوندهاایجادشداماحفظ (مصلحت کل نظام)اجباراًایجاب می کردتادرتقسیم قدرتهای مافیائی وضدمیهنی ،همه ازیک آبشخوروازیک سفره پربرکت تغذیه کنندکه درتقسیم این قدرت دوآخوندمرتجع وواپسگرا،علی خامنه ای  واکبرهاشمی رفسنجانی  سردمدارهمه قدرت طلبان درحکومت الیگارشی وماکیاولی آخوندی ،اسلامی شدند.شرایط نابسامان واسفناک جامعه فعلی ایران،که شدیداًنیازمندیک جنبش سیاسی وانقلابی بوده،می بایستی بادرکی علمی وواقعی ،ازعلت پیدایش حکومت دینی ،ابزارهای اصلی سرنگونی کلیت نظام اسلامی رانیزریشه یابی وشناسائی وآگاهانه خودرابرای یک رودرروئی شجاعانه وانقلابی،آماده،وانقلابی بس عظیم وروشنفکرانه رابراه انداخته وباتوسل برتجریات حال تاریخی واجتماعی خودیاتجربیات سیاسی واقتصادی ،برای ایجادجامعه ای نووپیشرفته ومستقل،وبسط کامل قوانین انسانی وآزادی پیش رفته وقانون طبیعت نیزچنین حکم می کندکه دراین راستانبایدبه ارتجاع دینی رحم ومروتی کرده،بلکه باتکیه برقهرانقلابی توده های ستمدیده وزحمتکشان ایران،کلیت نظام ارتجاعی وقرون وسطائی اسلام سیاسی ووظیفه ای مهمترازآن ،بساط دین ودین سالاری رابرای ابدازبین برد.شناخت آگاهانه ازوجودطفیلی وانگلی سردمداران دینی دربدنه اصلی حکومت اسلامی،مبارزه درجهت نابودی قوانین غیربشری ابقاشده درقوانین اسلامی مختص ارتجاعیون،خوداولین مرحله درامرآغازیک مبارزه همه جانبه وکاملاًملی ومیهنی ست که بدون شک کمکی بزرگ وموثردرتصمیم گیریهای آینده درتعیین قوانین اساسی وپایه ای ایران آینده ای خواهدشدکه توسط نسل روشنفکروآگاه،وتحصیلکرده،تعیین وتثبیت می شود.جمهوری اسلامی ،دردرون خود،بادسته بندیهای سیاسی گوناگون،تقسیم ثروتهاودارائیهای ملی ومردمی مابین آن گروههاونیروهای حافظ منافع سیاسی،فرهنگی،اقتصادی حکومت ،علاوه برآنکه به سرکوب خشن نیروهای مترقی وآزادیخواه اقدام می کندبلکه بااجرای تبعیض مابین قشرهای مختلف جامعه،وبااستفاده ازتئوری تفرقه بیاندازوحکومت کن،نه تنهاموفق به ایجادجوّدشمنی مابین ملّت بلکه بااستفاده ازابزارهاونیروهای سرکوبگر،ثروتهای ملّی رابه تاراج ویغماوباکمکهای همه جانبه ،گروههای افراطی وتروریستی  آدمکُش وجنایتکارراجهت نظم بخشیدن به فعالیتهای چپاولگرایانه گروههاونیروهای وابسته به خود،واردکشور،وسیستم پلیسی ،امنیتی خودراچنان وسیع وگسترش داده که دیگرحتی انسان به سایه خودنیزشک می کند.جناحهای درون نظام،هرازچندگاهی،بااستفاده ازواژه ها،کلمات وجملات نرم ومخملی،وجهت گریززدن ازافکارعمومی،دست به ابداعات واختراعات جالبی نیزمی زندکه نیروهاوگروههای به اصطلاح سیاسی چه درداخل کشوروچه خارج ازکشور،درست بااتکابه همان واژه های فریبنده،دادوهوارسیاسی دال برتغییرواصلاح حکومتبااتکابه قوانین حکومت اسلامی راسرداده وبه احمقانه ترین شکل ممکن به وجودحکومت،مقبولیت ومشروعیت بخشیده تاآنجاکه حتی بایکی ازنیروهای پیرامونی حکومت همصداومتحدمی شوند.درمقابل گفتارهای فریبنده جناحهای ارتجاعی پیرامون حکومت برای آنکه فریب نخوریم  بایدکلیه آن جناحهاراشناسائی ودرکلیت مبارزات سیاسی ،بااین نیروهانیزمبارزه ای جدی وقاطع کرد.نیروهائی که باتکیه برقوانین ضدبشری حکومت اسلامی،خون توده های ستمکش رامکیده وانگل منشانه به زندگی خوددرجامعه فعلی ایران ادامه می دهند
دسته بندی جناحهاوطیفهای پیرامون حکومت
نگهبانان منافع سیاسی ،اقتصادی ،فرهنگی حکومت
جناح قدرتمندوهارحکومت
این جناح که دراصل درحفظ کلیت نظام دربرابرهرحادثه ورویدادی که بطورمستقل دردرون جامعه رخ می دهدبلافاصله باسرکوب های کاملاًفاشیستی ووحشیانه به مقابله باآن کنشهای اجتماعی اقدام می کندوبادراختیارگرفتن ارباب منشانه نوددرصدازنیروهای مسلح مزدوردراماکن ومراکزسرکوبگرچون سپاه پاسداران ،کمیته های اسلامی ،ماموران وزارت اطلاعات(سربازان گم نام امام زمان)،مراکزبسیج ، نیروی انتظامی،انصار،گروه حزب الله که این گروه متشکل ازتروریستهای آموزش دیده ازکشورهای مختلف چون لیبی ،سوریه،فلسطین ،عراق،افغانستان،الجزایر،مصر،لبنان،مسلمانان چچنی،بوسنائی ،مسلمانان آذربایجان ،افراطیون شیعه پاکستان وکُردهای مهاجرعراقی ،....وظیفه اساسی ومبرم خودرادرایجادتعادل مابین جناحهای دیگرموجوددرسیستم حاکمیت به انجام ودرعین حال نه تنهاکنترل مسائل حادیاناحادسراسرکشورازبُعدامنیتی ،که نقش کلی سرکوبهای فاشیستی،مذهبی برعلیه هرنوع اعتراض ویااعتصاب وشورشهای گاه وبیگاهی که درسراسرکشوربوقوع می پیوند،به عنوان یک نیروی واکنش سریع برعهده گرفته وتمامیت این جناح تحت رهبری سیدعلی خامنه ای عمل وباتئوریسینهای واپسگراوارتجاعی چون  پاسداران،محسن رضائی،اکبرگنجی،حسن عباسی ،علی فلاحیان،علی اکبرولایتی،میرحسین موسوی واستراتژیست نظام،سعیدحجاریان،خط ومشی سیاسی ،فرهنگی وحتی اقتصادی ونظامی خودراتعیین ودرتسلط وسلطه جوئی کامل درامرفرماندهی بی چون وچرابرجناحهای دیگرموجودرپیرامون حکومت  آخوندی،کوشش وتلاشودراصل حتی خط وخطوطهای چندجانبه برای جناحهای دیگرراتعیین وتکلیف می کنند.تئوریسین واستراتژیست این بخش که معروف به جناح هارحکومت خوانده می شودآقای سعیدحجاریان می باشد
جناح محافظه کاریالیبرال

بعدازمرگ روح الله خمینی،دوآیت الله بزرگ عمامه،سیدعلی خامنه ای وعلی اکبرهاشمی رفسنجانی،درجهت جلوگیری ازفروپاشی حکومت ،وطبق تئوری های ارائه شده ازطرف مرکزاستراتژیکی حکومت(بخوانیدازطرف تروریست معروف سعیدحجاریان ،رئیس استراتژیستهای اسلامی)،می بایستی طرحی نووپروژه ای جدیدوتازه راجهت فریب افکارعمومی وجلوگیری ازشورشهاویااعتراضات توده ای که دربعضی ازنقاط کشور،هرچندگاهی بوقوع پیوسته ودامنه گسترده تری بخودمی گیرد،ارائه ،وعلی اکبرهاشمی به عنوان سردارسازندگی،ویک لیبرال،دموکرات ،به خوردافکارعمومی داده وباطرح پروژه هائی چون (توطئه دشمن)(تروریسم)(اقتصادآزاد)(سازندگی وبالندگی کشور)قدرت ونفوذخودرابه جزبرجناح هارحکومتی،به مابقی جناحها،اعمال،وقدرتهای اساسی درامرغارت وچپاول اموال وثروتهای ملی رادراختیارتام خودوامپراطوری خانوادگی رادرهرچهارجنبه اساسی کشور:اقتصاد،سیاست ،فرهنگ،نظامی،گسترش وقدرت طلبی مافیائی ،دیکتاتوری خودرااعمال نمود.این طیف ازحکومت بدلیل حفظ کامل پایه های حکومت،ازاستراتژیهاوتئوریهای بافته سعیدحجاریان،تبعیت واطاعت محض می کند
طیف تکنوکرات ودموکرات منش شده.
..(ادامه)...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر