چریکهای مسلح فدائی خلق -سازمان مخفی ایران

چریکهای مسلح فدائی خلق -سازمان مخفی ایران
چریکهای مسلح فدائی خلق -سازمان مخفی ایران

دی ۰۵، ۱۳۸۹

ادامه کتابچه حقیقت-نوشته رفیق البرز

اعتقادوباوری عمیق به این داریم که تنهاباتحقیقات وبررسی های جامع وعلمی،وروشن بینی های سیاسی ،برخوردهای مستقیم ونزدیک،درامرشناخت کلیه بافتهاوساختارهای طبقاتی درجامعه،درقالب علوم اجتماعی به تمامیت کنشهاوواکنشهای ریشه ای واساسی که هرروزه درجامعه فلاکت بارایران بوقوع پیوسته وپدیدارمی شود،به فرمولهاوتئوریهاوازهمه مهمتربه راه کارهای مفیدوثمربخش وکاملاًمهندسی دست یافته ومی دانیم که هرچه این برخوردهانزدیکترباشدبه مراتب علمی تروواقعه بینانه تروحقیقی ترین تجربیات خواهدبود.
حقیقت درجامعه فعلی ایران درست خلاف کلیه بیانات واظهاراتی که توسط رسانه های تبلیغاتی وابسته به حکومت هیراشی والیگارشی  آیت الله ها،درذهن وافکارتوده های مسخ شده تزریق می شود،به شکلی فجیع وغم انگیز،درتخریب وغوطه ورساختن ایرانیان درباتلاق فقروبدبختی وبیچارگی ،به روندنابسامان وغیرقابل کنترل ادامه ودرجریان ومسیراین سیلاب وطوفان ویرانگراجتماعی،تنهاقشروطبقه مستمندان،فقیران،ضعیفان ومحتاجان به یک لقمه نان وغذا,فدای چپاولگریهاوغارتهای بی حدوحساب سردمداران حکومتی ودولتی شده وروزانه صدهاهموطن ایرانی تنهابه جرم گرسنگی وعدم وجودآذوقه وحتی یک قرص نان درسفره همیشه خالی خود،یابه مرگ تدریجی می میرندیاجهت سیرکردن شکم گرسنه خود،رفع گرسنگی ،این نیروی قوی ومهلک که نه دین می شناسد،نه خداونه پیغمبران دروغگووحقه بازونه حتی تحمل سیاسی یاحتی تحمل کوچک انسانی ،اجباراً,تن به هرنوع خفت وخواری داده بطوریکه:مادریک خانواده به همراه دخترجوان خودمجبوربه تن فروشی،پدرخانواده به همراه پسرخودبه سخت ترین وطاقت فرساترین کارممکن حتی به گونه بردگی درحداستثمارکامل،...جوان مملکت ،نسلی که می بایستی به عنوان مهمترین بخش وثروت وسرمایه ملی برای پیشرفت جامعه آینده موردتربیت ،آموزش وتعلیمات علمی وتحصیلی قرارگرفته امابه خریدوفروش موادافیونی،دزدی وبزه کاری(بخوانیدخلافکاران اجتماعی درسطحی وسیع وگسترده)،یاپیشرفته ترازاین اینگونه فجایع اجتماعی،کارتن خوابی دانشجویان دانشگاهها،خودفروشی دانشجوی زن ودخترجهت تاْمین بودجه تحصیلاتی وسرانجام خودکشی دانشجویان که این تراژدی غمناک انسانی تازه شروع وآغازشده،گسترش شدیدوغیرقابل کنترل وبه شکلی افسارگسیخته باندهاوگروههای جنایتکاروتبهکار،که سرودُم اکثرآنان درنهایت به یکی ازباندهایاحتی طیفهاونیروهای افراطی پیرامون حکومت الهی ودولت آقای رفسنجانی بندبوده،آغازخودکشی کارگران وزحتمکشانی که متاسفانه توانائی تاُمین اقتصادی خودوخانواده خودرانداشته وبرای شرمنده نشدن درمقابل فرزندان خود،به زندگی خودخاتمه داده،یابسی غمناک تر،هزاران کودک وطفل بی سرپرست،دههاهزارمعلول فیزیکی حاصل ازجنگ ارتجاعی هشت ساله مابین دودیوانه تاریخی،خمینی وصدام حسین ،اپیدمی انواع واقسام بیماریهای خطرناک چون ایدزحاصل ازفحشادرجامعه ، قتل وآدمکشی وجنایت مابین باندهای مافیائی تاحذف فیزیکی افرادسیاسی یاروشنفکران دگراندیش،آدم ربائی های مافیائی،سرکوب مردم بی دفاع درهرکوچه وخیابان درسطح گسترده تحت عنوان منکرات وامربه معروف توسط لمپن ترین طیف پیرامون حکومت چون سپاه پاسداران،بسیج،کمیته،حزب الله ودههاگروه وباندگ...الله دیگر،تفتیش عقایدبه سبکی کاملاًقرون وسطائی،تجاوزبه حریم خصوصی وتجاوزبه حیثیت وشرف وناموس افرادیاخانواده های بیدفاع وبیگناه،زندانهای مملوازدستگیریهاوبازداشتهای فاشیستی،حمله های کاملاًوحشیانه وبربرمنشانه به افرادساکن درمناطق محروم چون کردستان،خوزستان،سیستان وبلوچستان ،حتی آواره ساختن کَپَرنشینان وزاغه نشینها،بی خانمانی هزاران خانواده،قاچاقچی گری ،تبهکاری وبزه کاری،عدم وجودکوچکترین امنیت اجتماعی،زوروزورگوئی وقلدرصفتی،ووو...
ودرکناراین تراژدی غمناک اجتماعی،ایجادوبنانمودن توالت خانه های دینی عقیدتی مختص شیعه اثنی عشری به نام مسجدواماکن مقدس امام زادگان دروغین وکاذب،تولیدوصدورآخوندوروحانی وطلبه ازلجن خانه دینی به نام حوزه قم ویافتن چاه جمکران امام زمانشان،گسترش فحشاخانه های کاملاًاسلامی وحلال به نام عفاف خانه های اسلامی ،آدم ربائیهای تبهکارانه وحذف فیزیکی رهبران مذهبی چون سنی مذهبها،مسیحیان،یااقلیتهای مذهبی دیگر،وبدترازهمه اخراجهای فلّه ای وگروهی معلمان،اساتیددانشگاهها،پزشکان حاذق ومتخصصین دررشته های مختلف علمی برطبق گزینشهای فاشیستی دینی ،(بخوانیدنابودی مغزواستعدادوتفکرات علمی جامعه باابزاردین)،ودرعوض سپردن بسیاری ازپُستهای کلیدی ومهم اداری،اجرائی کشوربدست مُشتی احمق ونادان وبیسوادوزبان نفهم ولمپنهای اجتماعی تحت عنوان برادران معتقدبه دین اسلام شیعه وانقلاب اسلامی ،ووو...سراسرجامعه ایران رابه جهنمی واقعی تبدیل تاشایدامام همیشه غایب شان ازطریق فقروفحشا،ازچاه کنده شده جمکران ظهورونورافشانی کند.
حقیقت آن است که درنبودیک نیروی قاطع وجدی چه سیاسی،چه فرهنگی،چه اجتماعی وازهمه مهترعدم وجودیک نیروی قدرقدرت سیاسی،نظامی دردرون جامعه که بتواندباهمه قدرت خودربرابرکلیه تهاجمات وحشیانه سردمداران حکومتی ،دفاع یامبارزه کند،حکومت عقب مانده اسلامی باتمام قدرت برکلیه ارکانهاوساختارهای اجتماعی وطبقاتی موجودحمله وروبه نابودی آنان می پردازد.
حقیقت آن است که نیروهاوگروههای به اصطلاح ومدعی سیاسی،فعلی ایرانی نه تنهاهیچ جایگاه خاصی دراین اجتماع ندارندکه هیچ نقشی حتی درپروسه سیاسی نیزنه می توانندبازی کنندونه شهامت قدعلم کردن رادارندکه بمانداکثرآنان چون بردگان سیاسی،نیروهای مزدور،پادوهای حمال وبی اراده،پابپای سیاستهای ضدمردمی وضدانسانی حکومت،درسوق دادن جامعه به سمت وسوی نابودی کامل ومطلق،گوی سبقت راازهم ربوده وازسروکول همدیگربالاوپائین می روندتاشایدبه آب نانی برسندآنهم ازطریق آیت الله ها.
سنگ اندازیهای کورکورانه واحمقانه اکثریت آن نیروهاکه ازاماکن ومحلهای امن وخوش نشین اعمال می شودهیچ هدف ومقصودخاص سیاسی رادنبال نمی کندجزشریک وسهیم شدن درغارت وچپاول اموال ،دارائیهاوثروتهای هنگفت ملی ومیهنی آنهم زیرسایه وجودی آخوندیسم درشرایط فعلی جامعه ایران که ترحم وگذشت چیزی ست بی معناوبی مفهوم وشرم وحیاچون عنصری نایاب یاکمیاب.
حقیقت آن است که درجامعه بی ترحم شده ایران امروز،بازجای بسی خوشبختی وسعادت باقی ست که هرازچندگاهی ازگوشه وکناراین سرزمین ،صدای فریادهای انقلابی وآزادیخواهی بگوش رسیده واینگونه مبارزین هرچندباجوّخفقان وسرکوبهای شدیدی درسراسرجامعه مواجه وروبروهستندخوشبختانه بااتکابه خلاقیت وهوش واستعداهای خارق العاده خود،نه تنهافریادبلکه حتی شجاعت وشهامت بخرج داده وبه تشکیل وتاسیس نیروهای سیاسی تازه نفس اقدام وبه فعالیتهای سیاسی ضدحکومتی،هرچندبه شکلی مخفی وزیرزمینی دست می زنند.گروههای تازه نفس چون مبارزین درخوزستان،آذربایجان،کردستان واخیراًدرسیستان وبلوچستان،مازندران،واین گروههای خودجوش جدای ازافرادواشخاصی ست که تحت عنوان چپگرایان باقی مانده درداخل کشوربه فعالیتهای سیاسی پرداخته وهیچگونه تشکل خاص سیاسی درچهارچوب موازین کمونیستی یامارکسیست لنینیستی ،ندارند.
جدای ازفسیل شدن نیروهای مدعی سیاسی ایرانی درخارج ازکشورکه هیچ پاسخ روشن،تئوری یاحتی یک راه حل ساده درجهت مبارزه همه جانبه باکلّیت حکومت اسلامی،درپیش روی خودندارندامادربین همان اندک  مبارزین باقی مانده درداخل کشورهمواره این سئوال افکارواذهان آنان رامشغول وپاسخی جامع ودرخورراطلب کرده که حال

چه بایدکرد؟

اعتقادبه آن داریم که هرگونه اعتمادبه نیروهای سیاسی مختلف،یاحتی به بعضی ازتاکتیکهاوتئوریهای ارائه شده ازطرف تئوریسنهاواستراژیستهای بیسوادحکومتی ودولتی درامربهبودشرایط بحرانی ونابسامان کشوردرخوشبینانه ترین حالت،اشتباهی پرواضح فاحش ومحض بوده وبااتکابه چنین راهکارهائی نه تنهاهمان قدرپتانسیل باقی مانده مبارزاتی به هدربلکه خودفردیاشخص مبارزبدلیل گرفتارشدن درتاروپودخطرناک بافته وتافته شده توسط فرهنگ ارتجاعی وتبلیغاتی دینی ،ودام وتله ای خطرناک ترازآن که گروههاونیروهای سیاسی حالاخارج نشین،چیده اندجان گران قیمت وباارزش خودراازدست داده وبامرگ هرانقلابی سیاسی ،کلیت حکومت یک قدم به مرحله پیروزی پانهاده وباقاطعیت بیشتربه حذف فیزیکی ونابودی یک انقلابی ومبارزدیگراقدام ودسته گل وشیرینی جهت(تشکر)به گروههاونیروهای سیاسی ارسال وشادمانی خودرابی پرده وبی پوشش آشکاروچون قتل عام زندانیان سیاسی درسه سال قبل،به رقص وپایکوبی عقیدتی،ایدئولوژیکی خودپرداخته ،وبدین طریق به موجودیت ددمنشانه خودادامه می دهد.

...(ادامه)....

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر