پاسخی به حزبی کوچولو-موچولو
بیست وپنج سال پیش، 19 ماه مه 1987،رفیق عزیزماحمیدرضا چیتگر(بهمنی)عضو دفتر سیاسی و کمیته مرکزی حزب کارایران(توفان)بایک نقشه کثیف ازپیش طرح شده ای توسط رژیم تروریست سرمایه داری جمهوری اسلامی دروین(اطریش)به قتل رسید
رفیق ارزنده ما حمید که نمونه از خودگذشتگی و جسارت انقلابی در راه آرمان مقدس حزبمان، مارکسیسم لنینیسم بود٬ در روز سه شنبه ١٩ ماه مه 1987 برای ملاقاتی در وین به اطریش سفر کردودرپی این سفربودکه کلیه نشانه هاورد ای او محوگردید.دوماه تلاش وکوشش حزب ورفقاو نیروهای مترقی و انقلابی دیگر که به سرنوشت رفیق ماعلاقمند بودندو برای یافتن وی از هیچ کمکی فروگذاری نمیکردندبی نتیجه ماند تا اینکه در روز جمعه ١٧ ژوئیه پلیس اطریش اطلاع داد جسد ناشناسی در یکی از خانه ها ی محله شماره ٣ وین پیدا شده است که میتواند متعلق به حمید رضا چیتگر باشد
رفیق ارزنده ما حمید که نمونه از خودگذشتگی و جسارت انقلابی در راه آرمان مقدس حزبمان، مارکسیسم لنینیسم بود٬ در روز سه شنبه ١٩ ماه مه 1987 برای ملاقاتی در وین به اطریش سفر کردودرپی این سفربودکه کلیه نشانه هاورد ای او محوگردید.دوماه تلاش وکوشش حزب ورفقاو نیروهای مترقی و انقلابی دیگر که به سرنوشت رفیق ماعلاقمند بودندو برای یافتن وی از هیچ کمکی فروگذاری نمیکردندبی نتیجه ماند تا اینکه در روز جمعه ١٧ ژوئیه پلیس اطریش اطلاع داد جسد ناشناسی در یکی از خانه ها ی محله شماره ٣ وین پیدا شده است که میتواند متعلق به حمید رضا چیتگر باشد
http://www.toufan.org/_________________________
پاسخ
اینکه صدهاسازمان وگروه وحزب وتشکیلاتِ بی مصرف شده ایرانی،یاچون حزبِ کوچولوشده وچندنفره وآب کشیدهُ وخُرده ریزه میزه شده(طوفان)،که نمونه کامل ودرخشانی ازآن صدهاگروه وسازمانِ(کوتوله)می باشد،که دربافتن لاتائلات وخُزئبلاتِ سیاسی،آنهم متاسفانه وشوربختانه،بااسم ونامِ مارکسیسم ولنینیسم وکمونیسم،که حالادیگرهمه مبارزینِ کمونیستِ ایرانی راشرمنده وخجالت زدهُ بی چون وچرای خودکرده اند،مشکلی بوداساسی وریشه ای که جنبشِ پاک واصیل کمونیسمِ ایران،همیشه وهمواره بااینگونه،کِرم هاوویروسهای خطرناکِ بیماری زاداشته وداردوگویاهیچ پایانی،برای حل این معضل
ومشکل،وجودنداردمگرآنگه،مسئولِ نویسنده وتایپ کننده درپشتِ کامپیوترآن سازمانهاوگروههاواحزابِ چندنفره عُمرنامبارک خودرابه شمابدهندوبمیرندتامردم ازبافتنِ لاتائلاتِ سیاسیِ آنان راحت شده ونفسی براحتی بِکِشند
این که بسیاری ازفعالانِ سیاسی درجنبشِ حقیقتاًوبراستی،چپ وکمونیسمِ ایران،قربانیِ خرّیت هاواحمقیت هاونادانی های کودن منشانه همه آن گروههاوسازمانهاواحزابِ کوچولو-موچولووریزه میزه شدندجای هیچگونه شک وتردیدی نبوده وبرای ماکمونیستهای مبارزومسلح ایرانی،همواره تئوری وفرضیه ای به اثبات رسیده بوده ومی باشدکه با(خرّیت)کاملِ سیاسی،امادقیقاًمافیائی،اکثرِرفقای کمونیسم رابه قربانگاهها وکشتارگاههای اسلامی فرستاده وسپس پوششِ تروررابرروی اعمال خائنانه خودکشیدند
دراینجاتنهاهدف،هدفِ حمله سیاسی،تشکیلاتی به حزب کوچولو-موچولویی به نام(طوفان)نیست،چراکه این(طوفان)،بیست وهفت سال پیش،بایک(بادِمعدهُ)آخوندیسم،بربادرفت،چه برسدبه آنکه،حکومتِ ننگین ونجسِ اسلامی،طوفانِ معده ازخودخارج می کردوخارج هم کردوصدهاحزب وگروه وسازمانِ به اصطلاح(سیاسی)رابه کُنجِ کاباره هاومیخانه هاومشروبخوری های اروپائی وآمریکائی(پَرت)کردودربین این(خرّیتهای سیاسی-تشکیلاتی)-تنهاوتنها،سیاسیونِ مبارزقربانیِ جهل ونادانیِ آنگونه گروههاشدند
حزبی نظیرِ(طوفان)یااحزاب وگروههای آب کشیده وکوتوله شده چون(طوفان)که همه عمروبقای سیاسی یشان به یک(بادمعده)بنداست،دریادبودِافرادی که قربانیِ جهل وجنونِ احزاب وگروههاشدندنبایداین چنین بنویسندکه:
ومشکل،وجودنداردمگرآنگه،مسئولِ نویسنده وتایپ کننده درپشتِ کامپیوترآن سازمانهاوگروههاواحزابِ چندنفره عُمرنامبارک خودرابه شمابدهندوبمیرندتامردم ازبافتنِ لاتائلاتِ سیاسیِ آنان راحت شده ونفسی براحتی بِکِشند
این که بسیاری ازفعالانِ سیاسی درجنبشِ حقیقتاًوبراستی،چپ وکمونیسمِ ایران،قربانیِ خرّیت هاواحمقیت هاونادانی های کودن منشانه همه آن گروههاوسازمانهاواحزابِ کوچولو-موچولووریزه میزه شدندجای هیچگونه شک وتردیدی نبوده وبرای ماکمونیستهای مبارزومسلح ایرانی،همواره تئوری وفرضیه ای به اثبات رسیده بوده ومی باشدکه با(خرّیت)کاملِ سیاسی،امادقیقاًمافیائی،اکثرِرفقای کمونیسم رابه قربانگاهها وکشتارگاههای اسلامی فرستاده وسپس پوششِ تروررابرروی اعمال خائنانه خودکشیدند
دراینجاتنهاهدف،هدفِ حمله سیاسی،تشکیلاتی به حزب کوچولو-موچولویی به نام(طوفان)نیست،چراکه این(طوفان)،بیست وهفت سال پیش،بایک(بادِمعدهُ)آخوندیسم،بربادرفت،چه برسدبه آنکه،حکومتِ ننگین ونجسِ اسلامی،طوفانِ معده ازخودخارج می کردوخارج هم کردوصدهاحزب وگروه وسازمانِ به اصطلاح(سیاسی)رابه کُنجِ کاباره هاومیخانه هاومشروبخوری های اروپائی وآمریکائی(پَرت)کردودربین این(خرّیتهای سیاسی-تشکیلاتی)-تنهاوتنها،سیاسیونِ مبارزقربانیِ جهل ونادانیِ آنگونه گروههاشدند
حزبی نظیرِ(طوفان)یااحزاب وگروههای آب کشیده وکوتوله شده چون(طوفان)که همه عمروبقای سیاسی یشان به یک(بادمعده)بنداست،دریادبودِافرادی که قربانیِ جهل وجنونِ احزاب وگروههاشدندنبایداین چنین بنویسندکه:
بایک نقشه کثیف از پیش طرح شده ای توسط رژیم تروریست سرمایه داری جمهوری اسلامی به قتل رسید
چراکه آن گروههاواحزاب وسازمانها،چقدراحمق ونادان وبی شعورِسیاسی،وکودن بودند(وهنوزهم هستندووجوددارند)که تروریستهای حکومتِ نجسِ اسلامی،خیلی راحت وآسوده،اعضای آنان راشناسائی،وبعدهم خیلی راحت،بیخ تابیخ سرشان رابریده،واین کوتوله های کوته فکرتازه جسدفردراچندروزِبعدشناسائی می کنند
آن هم نه خودشان بلکه توسط پلیسِ یک کشور
ای تفوبه آن شرف تان که هیچ شرفی درشماوجودندارد
ای تفوبه آن شرف تان که هیچ شرفی درشماوجودندارد
اینگونه کوچولوهای سیاسی،بهتراست حقایق رابنویسندویالااقل طوری دیگرادعاکنند.مثلاًاگراین طوری بازگوکنندصدالبته بهتراست،چراکه،اکثرکسانی که درجنبشِ کمونیستیِ ایران(طی بیست وهفت سال گذشته)جان باخته-کشته شده یاترورشدندبه این دلیل بود:
نمونه ای برای حزبِ طوفان:
آره...من بودم وعلی فرصت...ممدپونصدوآره وایناخیلی بودیم...کِریم هم بود...خلاصه نشسه بودیم داشتیم حال می کردیم...بساطِ مشروب وکُلی خرت وپرت...خلاصه همه خورده بودیم...پاتیلِ پاتیل...جاتون خالی...نصفه شب بودکه دیدیم تلفن زنگ زد...رفیق(رعدوبرق)مسئول آن زمان(حزب طوفان)گوشی تیلیفونوورداش...بعدازنیم دقیقه یهودیدیم یه نیم نگاهی به رفیق(صاعقه)وسپس یه نیم نگاه به رفیق(غُرشِ طوفان)انداخت...بعدازدوسه دقیقه گوشی روگذاشت گفت:...پلیس اطریش بوده...گفته بیائین این جسدِ رفیقتونوکه الان یه هفته هس تواطاقش(بو)گرفته رووردارین ببرین...پلیس وین ازبوی جسدهمه چی روفهمیده...رفیقمون جونِ ارزندَشوفدای این لحظاتِ ماکرده...درود...درودبرتورفیق
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر