شاعر ناشناس: شعری از برای امام
________________________
اماما ! من بر آن سيمای همچون عَنترت ريدم
بر آن ريش و سبيل و صورت بد منظرت ريدم
بر آن ريش و سبيل و صورت بد منظرت ريدم
گرچه دورم با تاسف از حضور انورت لیکن،
من مخلص غياباً بر حضور عَن وَرت ريدم
من مخلص غياباً بر حضور عَن وَرت ريدم
امامی، رهبری، اما بقدر خر نميفهمی
به ريشت ، بر آن فهمِ هم از خر كمترت ريدم
به ريشت ، بر آن فهمِ هم از خر كمترت ريدم
به توضيح المسائل ، آن اراجيفی كه بنوشتی
به تاليفات بی ارج و بهای ديگرت ريدم
به تاليفات بی ارج و بهای ديگرت ريدم
به تسبيح و عَبا و جامه ی تقوی كه پوشيدی
بر آن عمامه ی پيچيده بر دور سرت ريدم
بر آن عمامه ی پيچيده بر دور سرت ريدم
شنيدم گفته ای مسجد بُوَد از بهر ما سنگر
به سرتاپای آن مسجد كه باشد سنگرت ريدم
به سرتاپای آن مسجد كه باشد سنگرت ريدم
ز حزب اللّهيان تشكيل نيرو دادی و لشكر
به نيرويت، به حزبت، بر تمام لشكرت ! ريدم
به نيرويت، به حزبت، بر تمام لشكرت ! ريدم
نه تنها بر خودت بل بر طرفــدارانت ای خائن
که بر فرق پسر، دختر، برادر، خواهرت ريدم
که بر فرق پسر، دختر، برادر، خواهرت ريدم
نداری چون پدر، من از پدر چيزی نمی گويم
ولی ای بی حيا رهبر به روح مادرت ريدم
ولی ای بی حيا رهبر به روح مادرت ريدم
عيال مهربانت وقت ريدن شد فراموشم
كنون (با عذرخواهی) بر دهان همسرت ريدم
كنون (با عذرخواهی) بر دهان همسرت ريدم
تو ريدی بر تمــام مملکت منهم پی جبران
ز انگشتان پا بگرفته تا فرق سرت ريدم
ز انگشتان پا بگرفته تا فرق سرت ريدم
تو آن جغدی که بال و پر ترا بخشيد آن کوسه
روا باشــد اگـر گـويـم که بر بال و پرت ريدم
روا باشــد اگـر گـويـم که بر بال و پرت ريدم
بُوَد گوش تو كر، فرياد ملت بی اثر، ای خر
کنون من ای خر مُظطَر، بر آن گوش كرت ريدم
کنون من ای خر مُظطَر، بر آن گوش كرت ريدم
اگر اسلام اهریمن برایت بوده است آیین
بر الله ت، به قرآنت، بر آن دین سراسر نکبتت ریدم
اگراينست ترا دين وَ گر اينست پِيغمبَر،
به آئينت، به دينت، بر سر پيغمبرت ريدم
بر الله ت، به قرآنت، بر آن دین سراسر نکبتت ریدم
اگراينست ترا دين وَ گر اينست پِيغمبَر،
به آئينت، به دينت، بر سر پيغمبرت ريدم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر