سرزمین جهنمی یونان،بهشتِ خائنینِ ایرانی

درجهت شناخت بیشترفرهنگ حاکم بریک جامعه،متاسفانه اکثرایرانی ها،تنهابااستنادبریک سری نوشته هادرکتابها،که مشخص نیست نویسنده آن کتاب جهت تحریف تاریخ یاوارونه نشان دادن آنچه که درجامعه خودمی گذرد،تاچه حدزبردست بوده،اقدام به تحلیلهائی می کنندکه حتی خودنیزبدان تحلیلها،هیچ اعتقادی ندارند.درحالی که شناخت یک جامعه،نیازمندبودن وزندگی کردن درآن جامعه راطلب کرده وارائه یک گزارش یاتحلیل سیاسی ازساختارهای اجتماعی آن جامعه،ازاین طریق چه بساواقعی تروعلمی ترخواهدبود.
تادوازده سال پیش،جامعه یونان یکی ازجوامعی بودکه اکثرایرانیها،تنهاباشنیدن چنداسم وکلمه وواژه،چون،افلاطون،ارشمیدوس،دموکراسی یونانی،اتوپیا،اسکندرمقدونی،اقلیدوس،آکروپولیس،بلافاصله قلم ودفتررابدست گرفته وشروع به ارائه تحلیلهائی می کردندکه حقیقتاًهیچ ریشه وفلفسه واقعی ودرستی نداشت.درذهن کورِبسیاری ازاین نویسندگان،که حتی یکبارهم جامعه یونان راازنزدیک ندیده ولمس نکرده بودند،جامعه یونان به صورت تصویری رویائی،ازیک سرزمین بهشت گونه ،نقش بسته وحک شده بود.

درتابستان ۹۹میلادی،نوشتاراین جانب بعنوان اولین گزارش تحت عنوان،سرزمین جهنمی یونان،درروزنامه نیمروزچاپ شد.باوجودِکلمات وواژه هائی چون سرزمین جهنمی،دموکراسی دروغین،دولت فاشیستی یونان،مردم وحشی وعقب مانده وبی فرهنگ یونان،مراکزدزدی وجنایت علیه خارجیان ومهاجرین،...درآن گزارش،نه تنهااکثرخبرگزاریها،شهامت درج آن گزارش وتحلیل واقعی،رانداشتندکه حتی شهامت خواندن آن گزارش راهم نداشتند.دراین بین تنهاآقای پرویزاصفهانی مدیرروزنامه نیمروز،باشهامتی خاص،چنین گفت:

می دانم که باچاپ گزارش شایدحمله های انتقادی به روزنامه شود،ولی چاپ می کنم.

چاپ آن گزارش دروزنامه همان ووحشت ایرانیان خائن دریونان ووحشت آنان ازحتی نزدیک شدن به من همان.حدودسه هزارایرانی درآن سال دریونان زندگی وطبق آمارحدودششصدنفرازآنان دردوشهرکمونیتزیاوپاترا،برای خروج ازیونان تلاش می کردند.

سرزمین یونان برای اکثراین ایرانیان که بافروش وتوزیع موادمخدر،بهشتِ شدادشده بود،باآن گزارش به جهنم واقعی تبدیل شد.افشاگری واقعی که درآن گزارش بعمل آوردم حتی دین وایمان بسیاری ازآن ایرانیان خوشبختانه بربادرفت.دین فروشی درکلیسای پروتستانی یونانی،که بایک آب تَنیِ وشنادرحوض مسیحیت،چون فروش تریاک وموادمخدر،ارزان،ودرمکانهائی چون(بارمیشل)،که ازوجودوحضوربیش ازدویست ایرانی که باافرادپیرومُسن یونانی همبسترمی شدند،ازحالت وفورنعمت دراین زمینه،به حالت نگرانی خانواده هادرایران وسرانجام کاربه جاسوس وجاسوس بازی وخبرچینی سفارت ایران درآتن علیه من شد.

گزارش دوم مراهم بازهیچکدام ازخبرگزاریها،جراُت وشهامت نکردندچاپ ودرج کنندوآقای پرویزاصفهانی،تنهاشخصی بودکه شهامت سیاسی بخرج داده وبااعلام اینکه(برای دومین بارریسک می کنم)آن گزارش دوم وواقعی ترازگزارش اولی راچاپ ومنتشرکرد.وخوشبختانه بااین عمل شجاعانه،پوزه بسیاری ازخبرگزاریهای بزدل وترسورابه خاک مالید.روزنامه نیمروزبه مدت یک ماه وطی چهارنوبت انتشار،درکشورهای انگلستان،آلمان،فرانسه،ایتالیا،یونان،وترکیه،پرخواننده ترین روزنامه ازطرف ایرانیان شد.

بادرج آن دوگزارش ،سرزمین جهنمی یونان بهشتِ ایرانیان خائن شد.

تعدادی ازمزدوران حزب دموکرات کردستان ایران،باترجمه آن گزارشهابه زبان یونانی،وجهت خوش رقصی به دولت فاشیستی یونان،باوزارت کشوریونان همکاری وازسفارت ایران خواستارِپیگیری شدند.

فعالین وهوادارانِ قاچاقچی وهروئین فروشِ حزبِ کمونیست کارگری،بادغل بازیهای مختصِ خود،دربین پناهندگان ایرانی وافغانی ،جهت تخریب شخصیت سیاسی اینجانب بعنوان یک چریک فدائی ومسئول کمیته پناهندگان،به صرف آنکه اصلاًوابداًاجازه ندادم این کمیته،موردسو ُاستفاده های تبلیغاتی این حزب قراربگیرد،چه مزخرفاتی که نبافتندوچه (توطئه های)احمقانه ای که نچیدند.

سرزمین جهنمی یونان،شدبهشت این خائنین.

دوازده سال پیش،فریادزدم که یونان سرزمینی ست جهنمی،بامردمانی وحشی وبی فرهنگ وغیراجتماعی،امروزه همان بزدلان،همان ترسوها،همان خائنین،همان خبرگزاریهای وحشت زده،همان هائی که بزدلانه وچاپلوسانه،خودراپنهان می کردند،وبدترازاین جماعت ِ آشفته روح وپریشان شده،زبان درازان پروراج کمونیست بی عمل واخته شده ایرانی،تااسم یونان وآتن رامی شنوند،چه راحت وبی دغده وچون نقل ونبات،می نویسند:

یونان جهنم پناهندگان.

درودبیکران به پرویزاصفهانی مدیرمحترم روزنامه نیمروز

درودبیکران به آن شرف وشهامت سیاسی ات.

درودبه آن جراُت ومردانگی ات که اولین مدیرشجاع دلی بودی که سرزمین جهنمی یونان رابه همگان شناساندی.
دراوج وحشت وترس وبزدلی همه آن خبرگزاریها،شجاعانه ازحیثیت وآبروی کمیته پناهندگان سیاسی ایرانی دفاع کردی.

________________

رفیق کوچک شما:البرز
آمریکا