بهنام چنگائی
شاید جار و جنجال شاهانه ی کنونی آقای پهلوی بهمین دلیل و از منشأ چنین خوشبینی
هائی ست که ما این روزها شاهد اشکال حقیر آن هستیم، مصاحبه ها و تبلیغ و ترویج
گسترده برای ایشان تحت عنوان(یگانه شخصیت وزین ایران) که توان (نجات میهن) را دارد!
این ادعا در این روزها پیگیر بر طبل (مدیای راست ایرانی و غربی) با هیاهوهای
روزافزون کوبیده می شود و چند تن انگشت شمار نیز با تائید غیر مستقیم، شرمآگین و
هیجانزده از این کشف بزرگ با تعارفات رنگ و لعابدار دمکراتیک ـ عشیرتی، همگی در
مسیری خیال انگیز با این (ناجی بزرگ) همگام شده اند تا با این اهرم و کارِ کارستانی
خود برای ایران سلطنت دوباره یا بقول خود آقای پهلوی و بعضی از همفکران او، که می
گویند: ما مدعی نه سلطنت! بلکه خواهان (پادشاهی پارلمانی)هستنیم، فضا سازی کنند تا
این هدف و ابزاری که دعاوی اینان را در برابر بیداد و خفقان استبداد دینی علم شده
بدست بلند کرده و مشروع سازند و رضا پهلوی متوهم سعی دارد بذر خجولانه ی چنان نگاه
سلتنطی را امروز در آینده ی ایران کِشته و برای برداشت آتی خود فراهم کند. زهی به
این خیال و کابوس آشفته
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر