چریکهای مسلح فدائی خلق -سازمان مخفی ایران

چریکهای مسلح فدائی خلق -سازمان مخفی ایران
چریکهای مسلح فدائی خلق -سازمان مخفی ایران

آبان ۰۸، ۱۳۹۱

درج مجددگزارش رفیق سعید

رفیق سعید-عضوکمیتهٌ مرکزی سازمان مخفی ایران
......................................
 
رفیق سعید
رفیق بیژن...من قصدتخریبِ شخصیت البرزراندارم امامتاسفم که بارفتارهای غیرتشکیلاتی وخطرناکش بارهاوبارهاکمیته مرکزی رابامشکل مواجه ساخته
.........................
یانمی دونه داره چکارمی کنه یاقصدوهدفِ مشخصی داره....من بارهابه البرزگفتم:آخه رفیق من...بچه های چریکهاکجاواین نیروهای بی پایه وبی اساس کجا?...اصلاًچه نسبتی باهم دارن?...هرچه به گفته های اونهاگوش میدم می بینم هیچ بارسیاسی درگفته هاشون نیست که بمونه...این گروه مثل ابزاریه که حکومت ازاونهادرجهتِ منافع تبلیغاتی خودش استفاده می کنه....اینهادارن عین بچه غُرغُروها...استاداستادمی کنن...ازالبرزمی پرسم:مگه این بیسوادهانمی دونن یاخبرندارن چه بلائی سراستادشون اومده...اونهم باآن فیلم بازیهاورُل بازیهای سینمائی شون...یامثل هنرپیشه های ناشی خودشون روبه نادانی می زنن...?..می پرسم:این افرادمسخره وبذله گومثل اینکه ملّت راهالوواحمق فرض کرده ان وشمابه نمایندگی ازسازمان باآنهاارتباط دارین واینجوری حتی باعث تخریب چهره سازمان شدید
.............................................
 
ایجادیک نیروی مخفی وحرفه ای دردرون سازمان،باعضوگیری ازرفقای فدائی،که ازشرایط وخصایص والای تخصصی وچریکی وبویژه ازمیزان بالای تحصیلات مثلاًلیسانس-فوق لیسانس-کارشناسی ارشدووو...وبرخورداربودن این افرادازروحیه وقدرت بدنی وفیزیکی،عالی وقوی جهتِ تشکیلِ کانونِ ترورهای انقلابی-یورشهاوحمله های چریکی-نظامی به پایگاههاونیروهای دشمن وکنترلِ اعضای سازمان جهتِ حفظ امنیت کلّی سازمان-اولین طرخ وپروژهُ(سیستم البرزیسم)درسازمان مخفی بود
 
.............................................
کانون ترور
 
 
رفیق البرز
.......................................

آقای البرزکه درکشورآمریکااقامت وتوسط دوستان ویاران خودبعدازرفیق شهرام مازندرانی،مسئولیت ومدیریت کلّی کمیتهُ خارج ازکشوررابرعهده وسپس طی سه ماه اول آغازمسئولیت جدیدایشان نه تنهااعضای مخفی دیگردرآمریکا،که تعدادپانزده نفرازرفقای فدائی درایالتهای تگزاس،نیویورک،میسوری، ومیشیگان که تنهابارفیق شهرام درارتباط امابطورکاملاًمخفیانه فعالیت سیاسی وحتی نظامی انجام می دادندبلکه حتی رفقای مخفی دیگردرکشورهای آلمان،فرانسه،انگلستان،ایتالیا،یونان وبدترازهمه درکشورهای خطرناک وناامن چون ترکیه،تاجیکستان،آذربایجان راهم بی ملاحضه وبدون درنظرگرفتن قوانین واساس نامه های مربوطه درسازمان مخفی،رابطوررسمی وعلنی واردتشکیلات کمیتهُ خارج وعضوآن کمیته معرفی ویک سال پس ازاین واقعه،به کمک دوستان نزدیک خود،بازیرپاگذاشتن حتی ابتدائی ترین قوانین درسازمان مخفی،اقدام به ارسال واعزام تیمهای چهارنفره جهتِ ترورهای انقلابی(شش۶تیم چهارنفره)ازطریق مرزهای ارمنستان،ترکمنستان،وباکمک دوستان افغانی خود،ازمرزافغانستان باایران،نموده وکمیتهُ مرکزی سازمان درتهران،تازه باواژهُ کانون ترورهای انقلابی آشنامی شودکه توسط .ک.خ.ا.ک.و(البرزیسم)دردرون سازمان تشکیل وحتی واردعمل وفازعملیاتی نیزشده،اماکمیتهُ مرکزی سازمان ازآن کاملاًبی خبروبی اطلاع واینگونه رفتارهای(ضدتشکیلاتی)،کلاًوعملاًمغایرباقوانین مندرج دراساس نامهُ سازمان مخفی بوده ومتاسفانه (آقای)البرز،هیچ پاسخ روشنی تابحال نداده انددرحالی که کلیهُ رفتارهاواعمالِ تشکیلاتی توسط هرکمیته،می بایستی دراسرع وقت به کمیتهُ مرکزی اطلاع وبادریافت مجوزازکمیتهُ مرکزی،هرنوع عملیات چریکی ونظامی،انجام تاسازمان مخفی ایران،مسئولیت آن عملیات رابرعهده بگیرددرحالی که .ک.خ.ا.ک،کاملاًسری ومخفی،دست به اعمال ورفتارهائی می زندکه بدورازقوانین سازمان می باشد

وآقای البرز،درقبال چنین اعمال ورفتارهائی،همچنان سکوت کرده وپاسخگونیستند
.........................................................................................
 
خاندان پهلوی وکمیتهُ خارج ازکشور

روز چهارشنبه۵/۱/۲۰۱۰
فک وفامیلهای نزدیک وصمیمیِ خانوادهُ پهلوی،دلیل خودکُشیِ علیرضاپهلوی راغرق شدن معشوقه وی خانم لیلاآزموده راعنوان کردندکه این خانم درسال ۲۰۰۹به هنگام شنا،غرق وتلاش علیرضاپهلوی جهت نجاتِ این خانم بی ثمروپس ازاین حادثه،خانوادهُ پهلوی دریک دروغگوئی کلان وبی واسطه،علت افسردگی وهمهُ ناراحتی های روحیِ وارده به علیرضاراناشی ازهمان حادثه،به هموطننان ایرانی قالب کردند

علیرضاپهلوی،۴۴ساله دروصیت نامهُ خودچنین نوشته بود

پس از مرگم جسدم رابسوزانیدوخاکسترم رادردریای خزربریزید

درسال ۲۰۰۷میلادی،آدرس ایمیل کمیتهُ مرکزی،پیامی شگفت انگیزی راازطرف فردی بااسم ومشخصات آقای علیرضاپهلوی دریافت کرد.متن پیام این چنین بود
................................................................
 
رفیق شهرام مازندرانی مسئول ک.خ.ا.ک درآن زمان،پس ازدریافت این پیام ازطرف کمیتهُ مرکزی وکمیتهُ شمال،تلاش می کندتابه همراه تعدادی ازاعضای معتبردر.ک.خ.ا.ک:شاهین-کاوه-شایان وکیوان،به محل اقامت آقای علیرضاپهلوی،حرکت تاباایشان ملاقات ودیداری ازنزدیک بعمل بیاورندکه این حرکت نه تنهابامخالفت شدیدآقایان:پویان-پژواگ-بهمن والبرز
 
 
مواجه می شودبلکه البرزوبهمن،آتش بیارمعرکه شده،وکمیتهُ مرکزی رابه محدودهُ بازخواست کشانده،وحتی رفیق بیژن،مسئول کل سازمان درآن زمان رابه(بازجوئی های سیاسی)می کشانندوبدترازآن،آقای علیرضاپهلوی درپیام دوم خود،جهت ملاقات بارفقا،چنین می گوید

همهُ زندگی من تحت کنترل ساواک منشانهُ مادرم وبرادرم هست،لطفاً طوری تماس بگیریدکه کسی متوجه نشود،مخصوصاًتماس تلفنی،همه چیزشنودمی شود
 
.................................................
 

درتاریخ۲۸ جولای ۲۰۰۹،بنگاههای تبلیغاتی،هالیوودی امپریالیسم،امابنگاههائی درحدنوه ونوچه وخرده ریزه،دریک داستان بافی وخیال پردازی سینمائی،قصهُ شب گونهُ تروریک ایرانی به نام جمشیدشارمهدراچنان سریال تلویزیونی درست وازکاه چنان کوهی ساختندکه هرفردناآگاه ونادان وغیرسیاسی،وبی تجربه،چنان اشک تمساحی،ریختندکه بیاوببین وتماشاکُن

هیچ ایرانی مقیم لوس آنجلس،نه توجه ئی به این سناریوی ساختگی کردونه هیچ ایرانی،حتی برای شخصیت این سناریودل سوزاندونه حتی یک همدردی کوچک ازخودنشان دادندتنهاآتش بیارمعرکه،دایه مهربان ترازمادرشده،کاسهُ داغ ترازآش شده برای تعدادی ازافراددردرون انجمن به اصطلاح پادشاهی ایران،آقایان البرز،مسئول .ک.خ.ا.ک،وبهمن مسئول بخش مالی سازمان،شاهین مسئول ارتباط بین کمیته هادرسازمان می شوند
سه روزپس ازآن سناریوی ساختگی واحمقانه،که حتی احمقهاهم آن راباورنکردند،رفیق نیماازشهراورنج کانتی کالیفرنیادرتماس تلفنی به رفیق بیژن مسئول سازمان اطلاع می دهدکه

مسئول.ک.خ.ا.ک-آقای البرز،دریک ماجراجوئی،وآرتیست بازی ازنوع هالیوودی،بلافاصله به دیداریک فردمتقلب وحقه بازبه نام جمشیدشارمهد(هدف موردترورِساختگی دریک سناریوی ساختگی)،شتافته وچون دایه ای مهربان ترازمادر،وکاسه ای داغ ترازآش،نه تنهاباآقای جمشیدشارمهد،هم دردی بلکه جهت نشان دادن به اصطلاح شجاعت چریکی خود،اسلحهُ کمری خودرابه آن شخص هدیه وپیشکش میکندوحتی چندروزمتوالی چون یک(بادیگاردهالیوودی)دوروبرآقای جمشیدشارمهدمیگرددتابه اصطلاح تروریستهای خیالی حکومتی،به فردموردنظرنزدیک نشوندوهنگامی که رفیق بیژن ازرفیق نیماسئوال می کندکه
______________________

البرزچرااین کارراکرد؟اون خودش احتیاج به محافظ ومحافظت دارد؟
رفیق نیماجواب داد
ازکارهای این رفیق مان هیچ سردرنمی آوریم
...........................................

تئوریسین چریکیِ رفقای متعصب وفناتیک فدائی درسازمان،که جزرنگ جنگ چریکی،وترورهای به اصطلاح انقلابی،هیچ رنگ سیاسی دیگررانمی شناسد،به همین دلیل هم هرگزبرای یک لحظه به مخالفین خود،نه حق اظهارنظرداده ونه حتی فرصت گفتمانی کوتاه،به(ترکتازی های)چریکی خودادامه می دهد،این چریک متعصب ودوآتشه،نمی خواهدابداًگوش فرادهدکه اگروالدین ماگناهی رامرتکب شده اند،ماچرابایدگردن زده شویم،اگرجریان به اصطلاح فدائیان اکثریت،اگرواگرواگر،جریانی خائن،مزدور،آدم فروش بود،ماکدام رفیق فدائی درسازمان رافروختیم،?به کدام رفیق خیانت کردیم?،کی وکجامزدوری حکومتِ ننگین آخوندهاراکردیم،?اگربنابرآن باشدکه خصلتهای فردی وخصوصیِ سیاسی،عقیدتی یک فردرابراساس عقایدسیاسی والدینِ آن شخص سنجیدبایدبگویم که آقای البرز،آقای پویان،آقای شهرام مازندرانی آقای بهمن

والدین وپدربزرگ ومادربزرگ همهٌ شماازتوده ای های متعصب قدیمی بودند

رفیق کوچک شما-چریک فدائی خلق:سعیدمیرشاهی-تهران
 
.................................
 
گزارش کامل رفیق سعید
ادامه

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر