چریکهای مسلح فدائی خلق -سازمان مخفی ایران

چریکهای مسلح فدائی خلق -سازمان مخفی ایران
چریکهای مسلح فدائی خلق -سازمان مخفی ایران

آبان ۰۷، ۱۳۹۱

سرپوش گذاری بریک خیانت بزرگ

اسناداین صندوقچه آغازی داردکه بااولین انتخابات کمیته مرکزی سازمان بعداز انقلاب ۵۷ روندخودراشروع کرد.همان روزی که برای حذف چریک فدائی خلق احمدغلامیان لنگرودی(هادی)،ازرهبران باقی مانده بعد از ضربات وارده به گروه حمید اشرف در سال ۵۵، که جزو محبوبترین رهبران بین چریک ها بود، اقدام کردند. مهدی فتاپوردرروزانتخابات اولین کمیته مرکزی به سمت مجیدمی رود وبه او یادآورمی شود که قرارما بر این بود که به احمد غلامیان لنگرودی (هادی) رای ندهیم( آغاز تلاشی سخیف). در ادامه این روند یعنی در آبان ماه ۵٨ حیدر و اکبر کامیابی هردوهمزمان طی نامه ای رسمی و کوتاه به کمیته مرکزی، مجموعه آنرا اپورتونیستی خواندند و از سمت خود استعفا دادند. حیدر حتی از کمیته مرکزی هم استعفا داد

.....................................
 
یکی از رهبرانی که مسئول این فاجعه و پاسخگوی آن بود (فرار حسن توسلی به ایران منظور است)، در دادوستد با جمهوری اسلامی و با فروش تمامی اطلاعات سازمانی به دشمن، به افزایش سرمایه های مالی خود موفق شد.
رهبر دوم، فرخ نگهدار پاسخگوی اصلی این فجایع، سعی کرد با اعلام بازنشستگی خود از سازمان و خروج از رهبری آن، از پاسخگوئی در قبال اعمال خود طفره رود و اکنون در دفاع از «اسلام ناب محمدی» و امام راحل، آشتی ملی بین اپوزیسیون و حکومت را تئوریزه میکند(سند ارائه شده به کنگره پنجم اتحاد جمهوری خواهان).
مهدی فتاپور هنوز بدون پاسخدهی به مسئولیت سنگین خویش در قبال حوادث مورد بحث، در روی دو صندلی: یکی در شورای مرکزی سازمان و دیگری در اتحاد جمهوریخواهان نشسته است و با نمایندگان سلطنت طلبان، نوع حکومت آینده ایران را بررسی می کند.
آقایان مجید عبدالرحیم پور، فریدون احمدی، بهزاد کریمی، جمشید طاهری پور نیز سردمداری تیم های اعزامی به کنفرانس های امپریالیستی را بر عهده گرفته اند.
بهروز خلیق هم فارغ از هر گونه مسئولیتی به ارسال «پیام شادباش» خود به ناتو در لیبی و دروغ پردازی های بی محابا مشغول است و اخیرا پست مهمی هم در شورای اتحاد جمهوری خواهان بدست آورده(مبارکش باشد) و انتظار می رود همان گلی را که بر سر سازمان فدائیان خلق ایران(اکثریت) زده، به سر اتحاد جمهوری خواهان نیز بزند. آقای خلیق علاوه بر اینها، یک کمیسیون مرکب از چهار نفر بی اطلاع از همه چیز و همه جا تشکیل داده سعی می کند با نشر اکاذیب سفارشی، از قبیل مقاله آقای اژدر بهنام تحت عنوان «در باکو چه گذشت؟»، مسئولیت رهبری وقت سازمان در قبال ضربات وارده به اعضاء و کادرهای تشکیلات سازمان را به گردن «ایرانیان قدیمی» و «همه اعضای حزب توده ایران» در باکو بیاندازد.
قدر مسلم این است که همه این اقدامات، جز کوشش برای دادن آدرس غلط و ساده لوح پنداشتن مخاطبان خود، مفهوم دیگری ندارد
 
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر