متأسفانه ازچپِ چپ،تاراستِ چپ،به چنین دردمزمنی متبلاءاند.بیتردیددلائل چندی رامیتوان درحول وحوش این موضوع برشمرد.فقدان حضوروعدم ارتباط با مردم و جنبشهای اعتراضی، بیگانهگی کامل باردونقد دیدهگاههای ناصحیح خودی،اسکان درازمدت در خارج از کشور، ناتوانی در تصفیه حسابهای سیاسی –عملی، چشم دوختن به تغییرو تحولات ازجانب بالائیها وغیره،از زمره مواردیست که بر افکار وبرکردارسازمانها واحزاب کمونیستی خارج از کشور سایه انداخته است. دههاست که چپ، میدان را خالی نموده است و درعوض منتظره بهرهمندی مثبت سیاسی، از میدان بدون حضور است. ادله و فاکتهای بسیار فراوانی پیرامون اثبات این حکم وجود دارد مبنی بر اینکه نگاه چپ، نسبت به اعتراضات مردمی، کمونیستی نیست؛ مبنی بر اینکه برنامههایاش برای وصل به پایگاه اجتماعی و رو به درون نیست، و نظارهگر و به دنبالهرو جنبشهای اعتراضی تبدیل گردیده و همچنین سازمان و حزب خود را کاملاً به حوادث سپُرده است
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر